گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
دانشنامه قران و حدیث
جلد نهم
پژوهشی در باره آفرینش همسرِ آدم



اشاره

پژوهشی در باره آفرینش همسرِ آدمدر سه آیه از قرآن کریم، آمده است که خداوند، همسر آدم علیه السلام را از وی پدید آورد ، با این تفاوت که در یک جا می فرماید : «خَلَقَکُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَهٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِیَسْکُنَ إِلَیْهَا . (1) شما را از یک نفْس آفرید و جفتش را آن قرار داد تا با آن، آرام گیرد» . و در آیه دیگر : «خَلَقَکُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَهٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا . (2) شما را از یک نفْس آفرید . سپس جفتش را از آن قرار داد» . و در آیه سوم : «خَلَقَکُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَهٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا . (3) شما را از یک نفْس آفرید و جفتش را از آن آفرید» . شماری از مفسّران ، با استناد به برخی احادیث می گویند : آدم علیه السلام در بهشت، تنها بود . خداوند ، خوابی را بر او چیره کرد و حوّا را از پهلوی چپش آفرید؛ (4) امّا مفسّران

.

1- .اعراف : آیه 189 .
2- .زمر : آیه 6 .
3- .نساء : آیه 1 .
4- .التفسیر الکبیر (تفسیر الفخر الرازی) : ذیل آیه یکم ، از سوره نساء .

ص: 53

ژرفکاو، بر این باورند که مقصود در این آیات ، این است که حوّا از جنس آدم و از همان آب و گل، آفریده شده تا با او انس گیرد . چنان که قرآن تصریح می فرماید : «وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِیَسْکُنَ إِلَیْهَا . همسرش را از [جنس] او قرار داد تا بدو آرام گیرد» . و نیز می فرماید : «خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُواْ إِلَیْهَا ؛ (1) آفرید برای شما از [جنس] خودتان همسرانی تا بدانها آرام گیرید» . احادیث اهل بیت علیهم السلام نیز همان طور که ملاحظه شدند این نظر را تأیید می کنند و روایاتی را که بر نظر اوّل دلالت دارند، به شدّت رد می نمایند . علّامه مجلسی رحمه الله گزارش هایی را که بیانگر خلقت حوّا از بدن آدم اند ، بر تقیّه حمل نموده (2) و مَراغی ، این گزارش ها را از اسرائیلیات بر شمرده است . (3) گفتنی است که تورات ، آفرینش حوّا را از دنده آدم علیه السلام دانسته است . (4)

.

1- .روم : آیه 21 .
2- .بحار الأنوار : ج 11 ص 116 .
3- .تفسیر المراغی : ج 4 ص 174 .
4- .عهد عتیق ، سِفْر پیدایش : کتاب 2 فقره 21 .

ص: 54

2 / 4اِنتِهاءُ النَّسلِ الحاضِرِ إلی آدَمَ وحَوّاءَالکتابخلق الإنسان«ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِن سُلَالَهٍ مِّن مَّاءٍ مَّهِینٍ» . (1)

«یَاأَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُم مِّن ذَکَرٍ وَ أُنثَی وَ جَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَ قَبَائِلَ لِتَعَارَفُواْ إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ» . (2)

«هُوَ الَّذِی خَلَقَکُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَهٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِیَسْکُنَ إِلَیْهَا فَلَمَّا تَغَشَّاهَا حَمَلَتْ حَمْلاً خَفِیفًا فَمَرَّتْ بِهِ فَلَمَّا أَثْقَلَت دَّعَوَا اللَّهَ رَبَّهُمَا لَئِنْ ءَاتَیْتَنَا صَالِحًا لَّنَکُونَنَّ مِنَ الشَّاکِرِینَ» . (3)

الحدیثالإمام الرِّضا علیه السلام وقَد سَأَلَهُ البَزَنطِیُّ عَن کَیفِیَّهِ تَناسُلِ النّاسِ مِن آدَمَ ؟ :حَمَلَت حَوّاءُ هابیلَ واُختا لَهُ فی بَطنٍ ، ثُمَّ حَمَلَت فِی البَطنِ الثّانی قابیلَ واُختا لَهُ فی بَطنٍ ، فَزُوِّجَ هابیلُ الَّتی مَعَ قابیلَ ، وَتَزَوَّجَ قابیلُ الَّتی مَعَ هابیلَ ، ثُمَّ حَدَثَ التَّحریمُ بَعدَ ذلِکَ . (4)

الاحتجاج عن أبی حمزه الثمالی فی ذِکرِ مُحاجَجَهٍ وَقَعَت بَینَ الإِمامِ زَینِ العابِدینَ علیه السلام ورَجُلٍ مِن قُرَیشٍ حَولَ تَزویجِ هابیلَ بِلَوزا اُختِ قابیلَ ، وتَزویجِ قابیلَ بِإِقلیما اُختِ هابیلَ :فَقالَ لَهُ القُرَشِیُّ : فَأَولَداهُما؟! قالَ : نَعَم . فَقالَ لَهُ القُرَشِیُّ : فَهذا فِعلُ المَجوسِ الیَومَ! قالَ : فَقالَ عَلِیُّ بنُ الحُسَینِ علیه السلام : إنَّ المَجوسَ إنَّما فَعَلوا ذلِکَ بَعدَ التَّحریمِ مِنَ اللّهِ . ثُمَّ قالَ لَهُ عَلِیُّ بنُ الحُسَینِ علیه السلام : لا تُنکِر هذا إنَّما هِیَ شَرایعُ جَرَت ، ألَیسَ اللّهُ قَد خَلَقَ زَوجَهَ آدَمَ مِنهُ ثُمَّ أحَلَّها لَهُ ؟! فَکانَ ذلِکَ شَریعَهً مِن شَرایِعِهِم ، ثُمَّ أنزَلَ اللّهُ التَّحریمَ بَعدَ ذلِکَ . (5)

.

1- .السجده : 8 .
2- .الحجرات : 13 .
3- .الأعراف : 189 .
4- .قرب الإسناد : ص 366 ح 1311 ، بحارالأنوار : ج 11 ص 226 ح 5 .
5- .الاحتجاج : ج 2 ص 143 ح 180 ، بحارالأنوار : ج 11 ص 226 ح 4 .

ص: 55



2 / 4 رسیدن نسل کنونی به آدم و حوّا

اشاره
2 / 4رسیدن نسل کنونی به آدم و حوّاقرآن«سپس نسل او را از چکیده ای از آبی پست ، قرار دادیم» .

«ای مردم ! ما شما را از مرد و زنی آفریدیم ، و شما را به صورت اقوام و قبایل در آوردیم تا یکدیگر را بشناسید . همانا ارجمندترینِ شما نزد خدا ، پرهیزگارترینِ شماست . همانا خداوند، دانایِ آگاه است» .

«اوست آن کس که شما را از یک نفْس آفرید ، و جفتش را از آن ، پدید آورد تا بدان ، آرام گیرد . پس چون با او در آمیخت ، باردار شد ، باری سبُک ، و [چندی] با آن [بار سبُک] گذرانید ، و چون سنگین بار شد ، خدا ، پروردگار خود ، را خواندند که : اگر به ما [فرزندی] شایسته عطا کنی ، قطعا از سپاس گزاران خواهیم بود» .

حدیثامام رضا علیه السلام در پاسخ پرسش بَزَنطی از چگونگی زاد و ولد مردم از آدم علیه السلام :حوّا ، هابیل و خواهر او را در یک شکم ، باردار شد . سپس در شکم دوم ، قابیل و خواهرش را توأما حامله گشت . آن گاه هابیل با خواهر قابیل ازدواج کرد ، و قابیل با خواهر همزاد هابیل . بعد از آن ، ازدواج خواهر و برادر با یکدیگر ، تحریم شد .

الاحتجاج به نقل از ابو حمزه ثُمالی ، در بیان مباحثه ای که میان امام زین العابدین علیه السلام و مردی از قریش ، در باره ازدواج هابیل با بلوزا ، خواهر قابیل ، و ازدواج قابیل با اقلیما ، خواهر هابیل ، صورت گرفت :مرد قریشی گفت : یعنی آن دو را بچّه دار کردند ؟ امام علیه السلام فرمود : «آری» . مرد قرشی گفت : این که همان کاری است که امروزه مَجوس می کنند ! امام زین العابدین علیه السلام فرمود : «مجوس ، این کار را پس از آن انجام دادند که از سوی خدا تحریم شد» . امام زین العابدین علیه السلام سپس به او فرمود : «بد به دل ، راه مده . اینها مقرّراتی است که وجود داشته است . مگر خداوند ، همسر آدم را از خود او نیافرید و سپس وی را بر او حلال گردانید ؟ این هم یکی از مقرّرات آنها بود ؛ امّا بعدها ، خداوند ، آن را تحریم کرد» .

.


ص: 56

. .


ص: 57

. .


ص: 58



گفتاری در باره تناسل طبقه دوم انسان
گفتاری در باره تناسل طبقه دوم انساننخستین طبقه انسان ، یعنی آدم و حوا ، از طریق ازدواج با هم ، پسران و دخترانی را به وجود آوردند که خواهر و برادر بودند . مسئله ای که در این جا مطرح می شود ، این است که طبقه دوم انسان ها (یعنی نسل این خواهران و برادران)، چگونه پدید آمدند؟ آیا آنها از طریق ازدواج با یکدیگر ، تولید مثل کردند ، یا از طریق دیگر؟ در باره چگونگی تناسل طبقه دوم انسان ها ، روایت های مختلفی وجود دارد : 1 . فرزندان آدم علیه السلام با حوریان بهشتی ازدواج کردند و نسل آنها از این طریق، پدید آمد . (1) 2 . قابیل با خبیثه ای (جنّی) به نام جَهانه که به صورت انسان در آمد ، ازدواج کرد و هابیل با حوریّه ای (فرشته ای) به نام تُرک ، ازدواج کرد و نسل آنها از این طریق ، تکثیر شد . (2) 3 . در آن طبقه ، ازدواج خواهر و برادر ، حرام نبوده و خواهران و برادران ، با هم ازدواج کردند ، تا آن که در طبقه سوم ، ازدواج خواهر و برادر ، حرام شد . (3)

.

1- .الکافی ، ج 4 ، ص 34 ، ح 4 .
2- .ر.ک : بحار الأنوار : ج 11 ص 224 و 225 ح 2 وح 3 .
3- .ر.ک : بحار الأنوار : ج 11 ص 227 ح 6 .

ص: 59

ظاهر اطلاق آیه «وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا کَثِیرًا وَنِسَآءً؛ (1) و از آن دو ، مردان و زنان بسیاری پراکنده ساخت» ، مؤیّد روایات دسته سوم است ، بدین معنا که نسل فعلی، به آدم و همسر او می رسد و هیچ زن و مرد دیگری در این میان، دخالت نداشته اند ؛ چرا که اگر غیر از این بود ، باید می فرمود : «از آن دو و غیر آن دو» و یا جمله ای مشابه این ، و بدیهی است که انحصار مبدأ نسل در آدم و همسرش ، مستلزم ازدواج دختران و پسران آن دو با یکدیگر است و حکم به حرمت این نوع ازدواج ، در واقع ، یک قانون تشریعی است که تابع مصالح و مفاسد است ، نه یک حکم تکوینی تغییرناپذیر . بنا بر این همان طور که در روایات دسته سوم آمده ، این امکان ، وجود دارد که خداوند متعال ، این اقدام را در طبقه دوم انسان ها ، بنا به ضرورت ، حلال کند و پس از آن که ضرورتْ برطرف شد ، به جهت پیشگیری از رواج فساد جنسی در جامعه ، آن را ممنوع نماید . (2)

.

1- .ر . ک : ص 55 ح 44 و 45 .
2- .نساء : آیه 1 .

ص: 60

2 / 5خَلقُ الإِنسانِ مِن التُّرابِالکتاب«وَمِنْ ءَایَاتِهِ أَنْ خَلَقَکُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ إِذَا أَنتُم بَشَرٌ تَنتَشِرُونَ » . (1)

«وَ اللَّهُ أَنبَتَکُم مِّنَ الْأَرْضِ نَبَاتًا » . (2)

«إِنَّا خَلَقْنَاهُم مِّن طِینٍ لَازِبٍ » . (3)

«خَلَقَ الْاءِنسَانَ مِن صَلْصَالٍ کَالْفَخَّارِ » . (4)

راجع : الکهف : 37 ، هود : 61 ، النجم : 32 ، طه : 53 55 ، الروم : 20 ، المؤمنون : 12 14 ، الأنعام : 2 .

الحدیثعلل الشرائع عن عبداللّه بن یزید :حَدَّثَنی یَزیدُ بنُ سَلّامٍ أنَّهُ سَأَلَ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله فَقالَ لَهُ : ... فَأَخبِرنی عَن آدَمَ لِمَ سُمِّیَ آدَمَ ؟ قالَ : لِأَنَّهُ خُلِقَ مِن طِینِ الأَرضِ وأدیمِها . قالَ : فَآدَمُ خُلِقَ مِنَ الطّینِ کُلِّهِ (5) أو طینٍ واحِدٍ ؟ قالَ : بَل مِن الطّینِ کُلِّهِ ، ولَو خُلِقَ مِن طینٍ واحِدٍ لَما عَرَفَ النّاسُ بَعضُهُم بَعضا ، وکانوا عَلی صورَهٍ واحِدَهٍ . قالَ : فَلَهُم فِی الدُّنیا مَثَلٌ ؟ قالَ : التُّرابُ فیهِ أبیَضُ ، وفیهِ أخضَرُ ، وفیهِ أشقَرُ ، وفیهِ أغبَرُ ، وفیهِ أحمَرُ ، وفیهِ أزرَقُ ، وفیهِ عَذبٌ ، وفیهِ مِلحٌ ، وفیهِ خَشِنٌ ، وفیه لَیِّنٌ ، وفیهِ أصهَبُ (6) . فَلِذلِکَ صارَ النّاسُ فیهِم لَیِّنٌ ، وفیهِم خَشِنٌ ، وفیهِم أبیَضُ ، وفیهِم أصفَرُ وأحمَرُ وأصهَبُ وأسوَدُ عَلی ألوانِ التُّرابِ . (7)

.

1- .الروم : 20 .
2- .نوح : 17 .
3- .الصافات : 11 .
4- .الرحمن : 14 .
5- .فی المصدر : «من طین کلّه» ، والتصویب من بحارالأنوار .
6- .الأشقر : الشدید الحُمره، وقال الفیروزآبادیّ : الصَّهَب محرّکه: حُمره أو شُقره فی الشَّعر کالصُّهبه ، والأصهب : بعیر لیس بشدید البیاض (بحارالأنوار : ج 11 ص 101) .
7- .علل الشرائع : ص 471 ح 33 عن یزید بن سلام ، بحارالأنوار : ج 9 ص 305 ح 8 .

ص: 61



2 / 5 آفرینش انسان از خاک

2 / 5آفرینش انسان از خاکقرآن«و از نشانه های اوست که شما را از خاکی آفرید . سپس به ناگاه ، شما بشری [بودید که] به هر سو پراکنده شدید» .

«و خدا ، شما را [مانند] گیاهی از زمین رویانید» .

«ما شما را از گِلی چسبنده سفت شده آفریدیم» .

«انسان را از گِل خشکیده ای سفال مانند آفرید» .

ر . ک : کهف : آیه 37 ، هود : آیه 61 ، نجم : آیه 32 ، طه : آیه 53 55 ، روم : آیه 20 ، مؤمنون : آیه 12 14 ، انعام : آیه 2 .

حدیثعلل الشرائع به نقل از عبد اللّه بن یزید :[پدرم] یزید بن سلّام به من گفت که از پیامبر خدا پرسید و گفت : ... مرا از آدم علیه السلام خبر ده که چرا آدم نامیده شد ؟ فرمود : «چون از گِل و پوسته (اَدیم) زمین آفریده شد» . [پدرم] گفت : در این صورت ، آیا آدم از همه گِل ها آفریده شد ، یا از یک گِل ؟ فرمود : «از همه گِل ها . اگر از یک گِل آفریده شده بود ، در آن صورت ، مردم ، یکدیگر را نمی شناختند و همگی ، یک شکل بودند» . گفت : آیا در دنیا مانند دارند ؟ فرمود : «در خاک ، رنگ سفید هست ، سبز هست ، قهوه ای هست ، خاکی رنگ هست ، سرخ هست ، آبی هم هست . در خاک ، شیرین هست ، شور هست ، درشت هست ، نرم هست ، و رنگ بور هم هست . از این رو ، در میان مردم نیز نرم [خو] هست ، خشن و درشت هست ، سفید هست ، و زرد و سرخ و بور و سیاه ، به رنگ های خاک هم هست» .

.


ص: 62

2 / 6خَلقُ الإِنسانِ مِنَ الماءِالکتاب«وَ هُوَ الَّذِی خَلَقَ مِنَ الْمَاءِ بَشَرًا فَجَعَلَهُ نَسَبًا وَ صِهْرًا وَ کَانَ رَبُّکَ قَدِیرًا» . (1)

«أَلَمْ نَخْلُقکُّم مِّن مَّاءٍ مَّهِینٍ * فَجَعَلْنَاهُ فِی قَرَارٍ مَّکِینٍ * إِلَی قَدَرٍ مَّعْلُومٍ * فَقَدَرْنَا فَنِعْمَ الْقَادِرُونَ» . (2)

«فَلْیَنظُرِ الْاءِنسَانُ مِمَّ خُلِقَ * خُلِقَ مِن مَّاءٍ دَافِقٍ * یَخْرُجُ مِن بَیْنِ الصُّلْبِ وَالتَّرَآئِبِ » . (3)

الحدیثالکافی عن بُرید العجلیِّ :سَأَلتُ أبا جَعفَرٍ علیه السلام عَن قَولِ اللّهِ عَزَّ وجَلَّ : «وَ هُوَ الَّذِی خَلَقَ مِنَ الْمَآءِ بَشَرًا فَجَعَلَهُ نَسَبًا وَ صِهْرًا» (4) فَقالَ : إنَّ اللّهَ تَعالی خَلَقَ آدَمَ مِنَ الماءِ العَذبِ وخَلَقَ زَوجَتَهُ مِن سِنخِهِ (5) ، فَبَرَأَها مِن أسفَلِ أضلاعِهِ ، فَجَری بِذلِکَ الضِّلعِ سَبَبٌ ونَسَبٌ ، ثُمَّ زَوَّجَها إیّاهُ فَجَری بِسَبَبِ ذلِکَ بَینَهُما صِهرٌ ، وذلِکَ قَولُهُ عَزَّ وجَلَّ : «نَسَبًا وَ صِهْرًا» فالنَّسَبُ یا أخا بَنی عِجلٍ ما کانَ بِسَبَبِ الرِّجالِ ، وَالصِّهرُ ما کانَ بِسَبَبِ النِّساءِ . (6)

.

1- .الفرقان : 54 .
2- .المرسلات : 20 23 .
3- .الطارق : 5 7 .
4- .الفرقان : 54 .
5- .السِنخُ : من کلّ شیء أصلُه (المصباح المنیر : ص 291 «سنخ») .
6- .الکافی : ج 5 ص 442 ح 9 ، تفسیر القمّی : ج 2 ص 114 عن برید العجلی عن الإمام الصادق علیه السلام ، بحارالأنوار : ج 11 ص 112 ح 31 .

ص: 63



2 / 6 آفرینش انسان از آب

2 / 6آفرینش انسان از آبقرآن«او کسی است که از آب ، بشری آفرید و او را خویشاوند نَسَبی و سببی قرار داد ، و پروردگار تو تواناست» .

«آیا شما را از آبی پست نیافریدیم ؛ پس ، آن آب را در جایگاهی استوار نهادیم . تا مدّتی معیّن ؟ و تواناییم ، و چه نیک تواناییم !» .

«پس انسان بنگرد که از چه آفریده شده است . از آبی جهنده آفریده شد که از میان پشت [مرد] و استخوان ها[ی سینه زن] بیرون می آید» .

حدیثالکافی به نقل از بُرَید عِجْلی :از امام باقر علیه السلام در باره این سخن خداوند عز و جل : «و او کسی است که از آب ، بشری آفرید و او را خویشاوند نَسَبی و سببی قرار داد» پرسیدم . فرمود : «خداوند متعال ، آدم را از آب شیرین آفرید و همسرش را از بیخ او خلق کرد و او را از پایین ترین دنده آدم ، پدید آورد . از این دنده ، خویشاوندیِ سببی و نسبی حاصل شد . سپس او را به همسری آدم ، در آورد . بدین سبب ، وصلت جاری گشت . این است سخن خداوند عز و جل : «خویشاوندی سببی و نسبی قرار داد» . پس ، نَسَب ای مرد عِجلی از طریق مردان است ، و سبب ، از طریق زنان» .

.


ص: 64

الإمام الهادی علیه السلام فی خُطبَهٍ لَهُ :أمّا بَعدُ ، فَإِنَّ اللّهَ جَلَّ وعَزَّ جَعَلَ الصِّهرَ مَألَفَهً لِلقُلوبِ ونِسبَهَ المَنسوبِ ، أوشَجَ (1) بِهِ الأَرحامَ وجَعَلَهُ رَأفَهً ورَحمَهً إنَّ فی ذلِکَ لَایاتٍ لِلعالَمِینَ ، وقالَ فی مُحکَمِ کِتابِهِ : «وَ هُوَ الَّذِی خَلَقَ مِنَ الْمَاءِ بَشَرًا فَجَعَلَهُ نَسَبًا وَ صِهْرًا» وقالَ : «وَ أَنکِحُواْ الْأَیَامَی مِنکُمْ وَ الصَّالِحِینَ مِنْ عِبَادِکُمْ وَ إِمَائِکُمْ» (2) . (3)

الکافی عن علیّ بن عیسی رفعه :إنَّ موسی علیه السلام ناجاهُ اللّهُ تَبارَکَ وتَعالی فَقالَ لَهُ فی مُناجاتِهِ : یا موسی ... إنّی أنَا السَّیِّدُ الکَبیرُ ، إنّی خَلَقتُکَ مِن نُطفَهٍ مِن ماءٍ مَهینٍ ، مِن طینَهٍ أخرَجتُها مِن أرضٍ ذَلیلَهٍ مَمشوجَهٍ (4) ، فَکانَت بَشَرا ، فَأَنَا صانِعُها خَلقا . (5)

الدر المنثور عَنِ ابنِ عَبّاسٍ فی قَولِهِ تَعالی : «مِن سُلالَهٍ» :السُّلالَهُ صَفوُ الماءِ الرَّقیقِ الَّذی یَکونُ مِنهُ الوَلَدُ . (6)

2 / 7خَلقُ الإِنسانِ مِنَ النُّطفَهِالکتاب«إِنَّا خَلَقْنَا الْاءِنسَانَ مِن نُّطْفَهٍ أَمْشَاجٍ نَّبْتَلِیهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِیعَاً بَصِیرًا» . (7)

«قُتِلَ الْاءِنسَانُ مَا أَکْفَرَهُ * مِنْ أَیِّ شَیْ ءٍ خَلَقَهُ * مِن نُّطْفَهٍ خَلَقَهُ فَقَدَّرَهُ» . (8)

.

1- .وَشَّجَ : أی خَلَطَ وأَلَفَ (النهایه : ج 5 ص 187 «وشج») .
2- .النور : 32 .
3- .الکافی : ج 5 ص 373 ح 6 عن عبد العظیم بن عبد اللّه .
4- .المَشِیجُ : المُختَلِطُ من کلِّ شیء مخلوط (النهایه : ج 4 ص 332 «مشج») .
5- .الکافی : ج 8 ص 44 ح 8 ، تحف العقول : ص 491 ، أعلام الدین : ص 219 ، بحارالأنوار : ج 60 ص 357 ح 42 .
6- .الدرّ المنثور : ج 6 ص 91 نقلاً عن ابن جریر وابن المنذر وابن أبی حاتم ؛ بحارالأنوار : ج 60 ص 383 ح 108 .
7- .الإنسان : 2 .
8- .عبس : 17 19 .

ص: 65



2 / 7 آفرینش انسان از نطفه

امام هادی علیه السلام در یکی از سخنرانی های ایشان :امّا بعد ، خداوند عز و جلوصلت را مایه پیوند دل ها و خویشی نَسَبی قرار داد و به واسطه آن ، رحِم ها را به هم پیوست و آن را مایه مهر و محبّت قرار داد . در این ، خود ، نشانه هایی است برای جهانیان . و خداوند ، در کتاب استوار خویش فرموده است : «و او کسی است که از آب ، بشری آفرید ، و او را خویشاوند نَسَبی و سببی قرار داد» ، و فرموده است : «و بی همسران خود ، و غلامان و کنیزان درستکارتان را همسر دهید» .

الکافی به نقل از علی بن عیسی ، که سند حدیث را به یکی از اهل بیت علیهم السلام رسانده است :خدای تبارک و تعالی با موسی علیه السلام مناجات کرد و در مناجاتش به او فرمود : «ای موسی! ... منم ارباب بزرگ . من ، تو را از قطره ای آبِ بی مقدار آفریدم ؛ از گِلی که آن را از زمین پست و به هم آمیخته ، بیرون آوردم . پس بشری شد . پس این من بودم که آن را ساختم و آفریدم» .

الدرّ المنثور به نقل از ابن عبّاس ، در باره این سخن خداوند متعال : «از سُلاله» :سُلاله ، آب ویژه رقیقی است که فرزند ، از آن ساخته می شود .

2/ 7آفرینش انسان از نطفهقرآن«ما انسان را از نطفه ای آمیخته آفریدیم تا او را بیازماییم . پس او را شنوا و بینا قرار دادیم» .

«کشته باد انسان ! چه ناسپاس است ![خدا] او را از چه چیز آفریده است ؟ از نطفه ای خلقش کرد ، آن گاه ، اندازه مقرّرش بخشید» .

.


ص: 66

الحدیثالإمام الباقر علیه السلام فی قَولِهِ تَعالی : «أَمْشَاجٍ نَّبْتَلِیهِ» :ماءُ الرَّجُلِ وماءُ المَرأَهِ اختَلَطا جمیعا . (1)

مسند ابن حنبل عن عبد اللّه :مَرَّ یَهودِیٌّ بِرَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله وهُوَ یُحَدِّثُ أصحابَهُ ، فَقالَت قُرَیشٌ : یا یَهودِیُّ ، إنَّ هذا یَزعُمُ أنَّهُ نَبِیٌّ ، فَقالَ : لَأَسأَلَنَّهُ عَن شَیءٍ لا یَعلَمُهُ إلّا نَبِیٌّ . قالَ : فَجاءَ حَتّی جَلَسَ ، ثُمَّ قالَ : یا مُحَمَّدُ ، مِمَّ یُخلَقُ الإِنسانُ ؟ قالَ صلی الله علیه و آله : یا یَهودِیُّ ، مِن کُلٍّ یُخلَقُ مِن نُطفَهِ الرَّجُلِ ومِن نُطفَهِ المَرأَهِ ، فَأَمّا نُطفَهُ الرَّجُلِ فَنُطفَهٌ غَلیظَهٌ مِنهَا العَظمُ وَالعَصَبُ ، وأمّا نُطفَهُ المَرأَهِ فَنُطفَهٌ رَقیقَهٌ مِنهَا اللَّحمُ وَالدَّمُ . فَقامَ الیَهودِیُّ فَقالَ : هکَذا کانَ یَقولُ مَن قَبلَکَ . (2)

2 / 8مَراحِلُ تَطَوُّرِ الإِنسانِالکتاب«مَّا لَکُمْ لَا تَرْجُونَ لِلَّهِ وَقَارًا * وَ قَدْ خَلَقَکُمْ أَطْوَارًا» . (3)

«هُوَ الَّذِی خَلَقَکُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَهٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَهٍ ثُمَّ یُخْرِجُکُمْ طِفْلاً ثُمَّ لِتَبْلُغُواْ أَشُدَّکُمْ ثُمَّ لِتَکُونُواْ شُیُوخًا وَ مِنکُم مَّن یُتَوَفَّی مِن قَبْلُ وَ لِتَبْلُغُواْ أَجَلاً مُّسَمًّی وَ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ» . (4)

.

1- .تفسیر القمّی : ج 2 ص 398 عن أبی الجارود ، بحارالأنوار : ج 60 ص 376 ح 89 .
2- .مسند ابن حنبل : ج 2 ص 196 ح 4438 ، السنن الکبری للنسائی : ج 5 ص 339 ح 9075 ، تفسیر ابن کثیر : ج 5 ص 462 ، کنزالعمّال : ج 16 ص 485 ح 45579 .
3- .نوح : 13 و 14 .
4- .غافر : 67 وراجع : الحج : 5 .

ص: 67



2 / 8 مراحل تکامل انسان

اشاره
حدیثامام باقر علیه السلام در باره این سخن خداوند متعال : «آمیخته ای ، تا او را بیازماییم» :آب مرد و آب زن ، هر دو به هم می آمیزد .

مسند ابن حنبل به نقل از عبد اللّه :مردی یهودی بر پیامبر خدا که با یارانش سرگرم سخن گفتن بود ، گذشت . قریش گفتند : ای یهودی ! این ، مدّعی است که پیامبر است . [مرد یهودی] گفت : هر آینه از او در باره چیزی می پرسم که آن را کسی جز پیامبر نمی داند . آن گاه آمد و نشست و سپس گفت : ای محمّد ! انسان از چه آفریده می شود ؟ پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود : «ای یهودی ! از هر دو آفریده می شود ، از نطفه مرد و نطفه زن . نطفه مرد ، آب غلیظی است و استخوان و عصب ، از آن پدید می آید ، و نطفه زن ، آب رقیقی است و گوشت و خون از آن پدید می آید» . مرد یهودی برخاست و گفت : کسانی هم که پیش از تو [پیامبر] بودند ، همین را می گفتند .

2/ 8مراحل تکامل انسانقرآن«شما را چه شده است که از شُکوه خدا بیم ندارید ، و حال آن که شما را مرحله به مرحله خلق کرده است ؟!» .

«او کسی است که شما را از خاکی آفرید ، سپس از نطفه ای ، سپس از عَلَقه ای . سپس شما را به صورت کودکی بیرون می آورد ، تا به کمال قوّت خود برسید و تا سالمند شوید ، و برخی از شما مرگ پیش رس می یابد و تا [سرانجام] به مدّتی که مقرّر است ، برسید ، و باشد که در اندیشه فرو روید» .

.


ص: 68

«وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْاءِنسَانَ مِن سُلَالَهٍ مِّن طِینٍ * ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَهً فِی قَرَارٍ مَّکِینٍ * ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَهَ عَلَقَهً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَهَ مُضْغَهً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَهَ عِظَامًا فَکَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقًا ءَاخَرَ فَتَبَارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ» . (1)

«یَخْلُقُکُمْ فِی بُطُونِ أُمَّهَاتِکُمْ خَلْقًا مِّن بَعْدِ خَلْقٍ فِی ظُلُمَاتٍ ثَلَاثٍ ذَلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمْ لَهُ الْمُلْکُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَأَنَّی تُصْرَفُونَ» . (2)

«یَاأَیُّهَا النَّاسُ إِن کُنتُمْ فِی رَیْبٍ مِّنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْنَاکُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَهٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَهٍ ثُمَّ مِن مُّضْغَهٍ مُّخَلَّقَهٍ وَ غَیْرِ مُخَلَّقَهٍ لِّنُبَیِّنَ لَکُمْ وَ نُقِرُّ فِی الْأَرْحَامِ مَا نَشَاءُ إِلَی أَجَلٍ مُّسَمًّی ثُمَّ نُخْرِجُکُمْ طِفْلاً ثُمَّ لِتَبْلُغُواْ أَشُدَّکُمْ وَ مِنکُم مَّن یُتَوَفَّی وَ مِنکُم مَّن یُرَدُّ إِلَی أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِکَیْلَا یَعْلَمَ مِن بَعْدِ عِلْمٍ شَیْئا» . (3)

«وَ اللَّهُ خَلَقَکُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَهٍ ثُمَّ جَعَلَکُمْ أَزْوَاجًا وَمَا تَحْمِلُ مِنْ أُنثَی وَ لَا تَضَعُ إِلَّا بِعِلْمِهِ وَ مَا یُعَمَّرُ مِن مُّعَمَّرٍ وَلَا یُنقَصُ مِنْ عُمُرِهِ إِلَّا فِی کِتَابٍ إِنَّ ذَلِکَ عَلَی اللَّهِ یَسِیرٌ» . (4)

«هُوَ الَّذِی یُصَوِّرُکُمْ فِی الْأَرْحَامِ کَیْفَ یَشَاءُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ» . (5)

«لَقَدْ خَلَقْنَا الْاءِنسَانَ فِی کَبَدٍ» . (6)

الحدیثالإمام الباقر علیه السلام فی قَولِهِ تَعالی : «وَلَقَدْ خَلَقْنَاکُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاکُمْ» (7) :أمّا «خَلَقْنَاکُمْ» فَنُطفَهً ثُمَّ عَلَقَهً ، ثُمَّ مُضغَهً ، ثُمَّ عَظما ثُمَّ لَحما ، وأمّا «صَوَّرْنَاکُمْ» فَالعَینَ ، وَالأَنفَ وَالاُذُنَینِ ، وَالفَمَ ، وَالیَدَینِ ، وَالرِّجلَینِ ، صَوَّرَ هذا ونَحوَهُ ، ثُمَّ جَعَلَ الدَّمیمَ وَالوَسیمَ وَالطَّویلَ وَالقَصیرَ وأشباهَ هذا . (8)

.

1- .المؤمنون : 12 14 .
2- .الزمر : 6 .
3- .الحج : 5 .
4- .فاطر : 11 .
5- .آل عمران : 6 .
6- .البلد : 4 .
7- .الأعراف : 11 .
8- .تفسیر القمّی : ج 1 ص 224 عن أبی الجارود ، بحارالأنوار : ج 60 ص 365 ح 60 .

ص: 69

«و به تحقیق ، ما انسان را از عصاره ای از گِل آفریدیم . سپس او را نطفه ای در جایگاهی استوار ، قرار دادیم . سپس نطفه را عَلَقه ساختیم و عَلَقه را پاره گوشت گردانیدیم . سپس پاره گوشت را استخوان آفریدیم . سپس استخوان ها را [با ]گوشت پوشاندیم . سپس او را آفرینش دیگر ، پدیدار ساختیم . پس آفرین بر خدا که بهترینِ آفرینندگان است!» .

«شما را در شکم های مادرانتان ، آفرینشی پس از آفرینشی [دیگر] در تاریکی های سه گانه خلق می کند . این است پروردگار شما ، خدا . فرمان روایی ، از آنِ اوست . معبودی جز او نیست . پس چگونه [و کجا از حق] برگردانیده می شوید ؟» .

«ای مردم ! اگر در باره برانگیخته شدن در شکّید ، پس [بدانید] ما شما را از خاکی آفریدیم ، سپس از نطفه ای ، سپس از علقه ای ، سپس از مُضغه ای دارای خلقت کامل و [احیانا] خلقت ناقص ، تا [قدرت خود را] بر شما روشن گردانیم ، و آنچه را اراده می کنیم ، تا مدّتی معیّن در رحِم ها قرار می دهیم . سپس شما را به صورت کودکی بیرون می آوریم ، سپس تا به کمال قوّت خود برسید و برخی از شما [زودرس] می میرد ، و برخی از شما به غایت پیری می رسد ، به گونه ای که پس از دانستن ، چیزی نمی داند» .

«و خدا شما را از خاکی آفرید ، سپس از نطفه ای . سپس شما را جفت ها قرار داد و هیچ مادینه ای بار نمی گیرد و بار نمی نهد ، مگر به علم او ، و هیچ سال خورده ای عمر دراز نمی یابد و از عمرش کاسته نمی شود ، مگر آن که در کتابی [مندرج ]است . در حقیقت ، این کار بر خدا آسان است» .

«او کسی است که شما را در زهدان ها هر گونه که خواهد ، شکل می بخشد . معبودی نیست ، جز او که توانای استوارکار است» .

«ما انسان را در رنج آفریدیم» .

حدیثامام باقر علیه السلام در باره این سخن خداوند متعال : «شما را آفریدیم ، سپس صورتتان بخشیدیم» : «شما را آفریدیم» ،[به ترتیب] از نطفه به عَلَقه و سپس مُضغه و سپس استخوان و سپس گوشت . «شما را صورت بخشیدیم» ، یعنی چشم و بینی و گوش ها و دهان و دست ها و پاها ، اینها و مانند اینها را شکل بخشید . سپس زشتی و زیبایی و بلندی و کوتاهی و مانند اینها را پدید آورد .

.


ص: 70

عنه علیه السلام :إنَّ اللّهَ تَعالی خَلَقَ خَلّاقینَ ، فَإِذا أرادَ أن یَخلُقَ خَلقا أمَرَهُم فَأَخَذوا مِنَ التُّربَهِ الَّتی قالَ فی کِتابِهِ : «مِنْهَا خَلَقْنَاکُمْ وَ فِیهَا نُعِیدُکُمْ وَمِنْهَا نُخْرِجُکُمْ تَارَهً أُخْرَی» (1) فَعَجَنَ النُّطفَهَ بِتِلکَ التُّربَهِ الَّتی یَخلُقُ مِنها بَعدَ أن أسکَنَها الرَّحِمَ أربَعینَ لَیلَهً ، فَإِذا تَمَّت لَها أربَعَهُ أشهُرٍ قالوا : یا رَبِّ نَخلُقُ ماذا ؟ فَیَأمُرُهُم بِما یُریدُ مِن ذَکَرٍ أو اُنثی ، أبیَضَ أو أسوَدَ . (2)

تفسیر القمیّ فی قَولِهِ : «وَ قَد خَلَقَکُمْ أَطوارًا» (3) :قالَ : عَلَی اختِلافِ الأَهواءِ وَالإِراداتِ وَالمَشِیّاتِ . (4)

تفسیر القمیّ فی قَولِهِ تَعالی : «وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْاءِنسَانَ مِن سُلَالَهٍ مِّن طِینٍ» :قالَ : السُّلالَهُ الصَّفوَهُ مِنَ الطَّعامِ وَالشَّرابِ الَّذی یَصیرُ نُطفَهً ، وَالنُّطفَهُ أصلُها مِنَ السُّلالَهِ ، وَالسُّلالَهُ هِیَ مِن صَفوَهِ الطَّعامِ وَالشَّرابِ ، وَالطَّعامُ مِن أصلِ الطّینِ ، فَهذا مَعنی قَولِهِ : «مِن سُلَالَهٍ مِّن طِینٍ * ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَهً فِی قَرَارٍ مَّکِینٍ» یَعنی فِی الرَّحِمِ «ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَهَ عَلَقَهً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَهَ مُضْغَهً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَهَ عِظَامًا فَکَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقًا ءَاخَرَ فَتَبَارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ» (5) وهذِهِ استِحالَهٌ مِن أمرٍ إلی أمرٍ ، فَحَدُّ النُّطفَهِ إذا وَقَعَت فِی الرَّحِمِ أربَعونَ یَوما ، ثُمَّ تَصیرُ عَلَقَهً . (6)

.

1- .طه : 55 .
2- .الکافی : ج 3 ص 162 ح 1 عن محمد بن سلیمان الدیلمی عن أبیه عن الإمام الصادق علیه السلام ، علل الشرائع : ص 300 ح 5 عن عبدالرحمن بن حماد عن الإمام الکاظم علیه السلام نحوه ، بحارالأنوار : ج 60 ص 337 ح 13 .
3- .نوح : 14 .
4- .تفسیر القمّی : ج 2 ص 387 ، بحارالأنوار : ج 11 ص 315 ح 8 .
5- .المؤمنون : 14 .
6- .تفسیر القمّی : ج 2 ص 89 ، بحارالأنوار : ج 60 ص 369 ح 73 .

ص: 71

امام باقر علیه السلام :خداوند متعال ، شماری آفرینشگر آفریده است و هر گاه بخواهد کسی را بیافریند ، به آنها دستور می دهد و آن آفرینشگران ، از همان خاکی که خداوند در کتابش فرموده است : «از آن ، شما را آفریدیم و در آن ، باز می گردانیم و بار دیگر شما را از آن ، بیرون می آوریم» ، بر می دارند و نطفه را ، پس از این که آن را چهل شب در رحِم نگه داشت ، با آن خاک ، خمیر می کند ، و چون چهار ماه بر آن گذشت ، آن آفرینشگران می گویند : پروردگارا! اکنون چه بیافرینیم ؟ و خدا به آنان دستور می دهد آنچه را که خواهد ، از پسر و دختر ، سفید یا سیاه .

تفسیر القمّی در باره این سخن خداوند : «و شما را گونه گون آفرید» :[امام علیه السلام ]فرمود : «گونه گون در گرایش ها، اراده ها و خواست ها» .

تفسیر القمّی در باره این سخن خداوند متعال : «و انسان را از سُلاله ای از گِل آفریدیم» :[امام علیه السلام ] فرمود : «سلاله ، عصاره غذا و آب است که تبدیل به نطفه می شود . نطفه ، اصلش از سُلاله است ، و سُلاله ، از عصاره غذا و آب ، فراهم می آید ، و غذا ، منشأش گِل است . پس این است معنای سخن او که : « از سُلاله ای از گِل آفریدیم . سپس او را نطفه ای در جایگاهی استوار ، قرار دادیم» ، یعنی در رحِم . «سپس نطفه را عَلَقه ساختیم . بعد ، عَلَقه را گوشتْ پاره ای ساختیم و گوشتْ پاره را استخوان ساختیم . سپس به استخوان ، گوشت پوشاندیم . سپس آن را آفرینشی دیگر پدیدار ساختیم . پس آفرین بر خدا که بهترینِ آفرینندگان است!» . این است تحوّل از مرحله ای به مرحله دیگر . پس هر گاه نطفه در رحِم قرار گیرد ، چهل روز به صورت نطفه است و سپس عَلَقه می شود .

.


ص: 72

الإمام الصادق علیه السلام :سُئِلَ أمیرُ المُؤمِنینَ علیه السلام عَن مُتَشابِهِ الخَلقِ ، فَقالَ : هُوَ عَلی ثَلاثَهِ أوجُهٍ : فَمِنهُ خَلقُ الاِختِراعِ؛ کَقَولِهِ سُبحانَهُ : «خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَْرْضَ فِی سِتَّهِ أَیَّامٍ» (1) ، وخَلقُ الاِستِحالَهِ ؛ قَولُهُ تَعالی : «یَخْلُقُکُمْ فِی بُطُونِ أُمَّهَاتِکُمْ خَلْقًا مِّن بَعْدِ خَلْقٍ فِی ظُلُمَاتٍ ثَلَاثٍ» وقَولُهُ: «هُوَ الَّذِی خَلَقَکُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَهٍ» الآیَهَ ، وأمّا خَلقُ التَّقدیرِ؛ فَقَولُهُ لِعیسی علیه السلام : «وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّینِ» الآیَهَ (2) . (3)

عنه علیه السلام :إنَّما صارَت سِهامُ المَواریثِ مِن سِتَّهِ أسهُمٍ لا یَزیدُ عَلَیها ، لِأَنَّ الإِنسانَ خُلِقَ مِن سِتَّهِ أشیاءَ ، وهُوَ قَولُ اللّهِ عَزَّ وجَلَّ : «وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْاءِنسَانَ مِن سُلَالَهٍ مِّن طِینٍ» الآیَهَ . (4)

عنه علیه السلام فی قَولِهِ تَعالی : «لَقَد خَلَقنا الإِنسانَ فِی کَبَدٍ» :یَعنی مُنتَصِبا فی بَطنِ اُمِّهِ ؛ مَقادیمُهُ إلی مُقادیمِ اُمِّهِ ومَآخیرُهُ إلی مَآخیرِ اُمِّهِ ، غِذاؤُهُ مِمّا تَأکُلُ اُمُّهُ ویَشرَبُ مِمّا تَشرَبُ اُمُّهُ ، تُنَسِّمُهُ تَنسیما ، ومیثاقُهُ الَّذی أخَذَهُ اللّهُ عَلَیهِ بَینَ عَینَیهِ ، فَإِذا دَنا وِلادَتُهُ أتاهُ مَلَکٌ یُسَمَّی الزّاجِرَ ، فَیَزجُرُهُ فَیَنقَلِبُ . (5)

.

1- .الأعراف : 54 .
2- .المائده : 110 .
3- .بحارالأنوار : ج 60 ص 333 ح 2 وج 93 ص 17 کلاهما نقلاً عن تفسیر النعمانی .
4- .کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 4 ص 259 ح 5604 ، علل الشرائع : ص 567 ح 1 عن ابن أبی عمیر عن غیر واحد نحوه ، بحارالأنوار : ج 104 ص 333 ح 5 .
5- .المحاسن : ج 2 ص 14 ح 1085 ، المناقب لابن شهر آشوب : ج 4 ص 254 نحوه وکلاهما عن محمّد بن مسلم ، بحار الأنوار : ج 60 ص 342 ح 23 .

ص: 73

امام صادق علیه السلاماز امیر مؤمنان علیه السلام ، در باره گونه های خلقت سؤال شد . فرمود : «آفرینش ، بر سه گونه است : یکی آفرینش اختراعی ، (1) چنان که خدای سبحان می فرماید : «آسمان ها و زمین را در شش روز آفرید» ، [دوم] آفرینش مرحله ای ، چنان که می فرماید : «شما را در شکم های مادرانتان ، آفرینشی پس از آفرینشی در تاریکی های سه گانه خلق می کند» و می فرماید : «او کسی است که شما را از خاکی ، سپس از نطفه ای . . . آفرید» ، و [سوم ]آفرینش تقدیری ، (2) چنان که عیسی علیه السلام فرمود : «آن گاه که از گِل می آفرینی» تا آخر آیه» .

امام صادق علیه السلام :سهم های ارث شش سهم شده ، نه بیشتر ؛ چون انسان ، از شش چیز آفریده شده است . خداوند عز و جل می فرماید : «ما انسان را از عصاره ای از گل آفریدیم» تا آخر آیه .

امام صادق علیه السلامدر باره سخن خداوند متعال : «هر آینه ، انسان را در رنج آفریدیم» :یعنی در شکم مادرش به صورت عمودی قرار دارد : طرف روی او به طرف روی مادرش است و طرف پشتش به طرف پشت مادرش . غذایش از چیزی است که مادرش می خورد ، و از همان چیزی می نوشد که مادرش می نوشد ، و مادرش به نوعی او را تنفّس می دهد ، و پیمانش که خدا از او گرفته است ، [پیوسته ]در برابر چشم اوست . پس چون زمان تولّدش نزدیک می شود ، فرشته ای به نام «بانگ زننده» نزدش می آید و بر او بانگ می زند و او وارونه می شود .

.

1- .ابداعی و بدون مادّه و مدّت .
2- .احتمال دارد که آفرینش تقدیری ، به معنای ساختن از یک مادّه با هندسه و اندازه ویژه باشد .

ص: 74

الإمام علیّ علیه السلام :أیُّهَا المَخلوقُ السَّوِیُّ (1) وَالمُنشَأُ (2) المَرعِیُّ (3) فی ظُلُماتِ الأَرحامِ ومُضاعَفاتِ الأَستارِ ، بُدِئتَ مِن سُلالَهٍ مِن طینٍ ، ووُضعِتَ فی قَرارٍ مَکینٍ ، إلی قَدَرٍ مَعلومٍ ، وأجَلٍ مَقسومٍ ، تَمورُ (4) فی بَطنِ اُمِّکَ جَنینا ، لا تُحیرُ (5) دُعاءً ولا تَسمَعُ نِداءً ، ثُمَّ اُخرِجتَ مِن مَقَرِّکَ إلی دارٍ لَم تَشهَدها ولَم تَعرِف سُبُلَ مَنافِعِها . (6)

عنه علیه السلام فی صِفَهِ خَلقِ الإِنسانِ :أم هذَا الَّذی أنشَأَهُ فی ظُلُماتِ الأَرحامِ ، وشُغُفِ (7) الأَستارِ ، نُطفَهً دِهاقا (8) ، وعَلَقَهً مِحاقا (9) ، وجَنینا وراضِعا ، ووَلیدا و یافِعا . ثُمَّ مَنَحَهُ قَلبا حافِظا ، ولِسانا لافِظا ، وبَصَرا لاحِظا ، لِیَفهَمَ مُعتَبِرا ، ویُقَصِّرَ مُزدَجِرا . (10)

الإمام الحسین علیه السلام فی دُعاءِ یَومِ عَرَفَهَ :اِبتَدَأتَنی قَبلَ أن أکونَ شَیئا مَذکورا ، وخَلَقتَنی مِنَ التُّرابِ ثُمَّ أسکَنتَنِی الأَصلابَ ، آمِنا لِرَیبِ المَنونِ وَاختِلافِ الدُّهورِ ، فَلَم أزَل ظاعِنا مِن صُلبٍ إلی رَحِمٍ فی تَقادُمِ الأَیّامِ الماضِیَهِ وَالقُرونِ الخالِیَهِ ، لَم تُخرِجنی لِرَأفَتِکَ بی ولُطفِکَ لی وإحسانِکَ إلَیَّ فی دَولَهِ أیّامِ الکَفَرَهِ الَّذینَ نَقَضوا عَهدَکَ ، وکَذَّبوا رُسُلَکَ ، لکِنَّکَ أخرَجتَنی رَأفَهً مِنکَ وتَحَنُّنا عَلَیَّ لِلَّذی سَبَقَ لی مِنَ الهُدَی الَّذی فیهِ یَسَّرتَنی وفیهِ أنشَأتَنی ، ومِن قَبلِ ذلِکَ رَؤُفتَ بی بِجَمیلِ صُنعِکَ ، وسَوابِغِ نِعمَتِکَ ، فَابتَدَعتَ خَلقی ، مِن مَنِیٍّ یُمنی ، ثُمَّ أسکَنتَنی فی ظُلُماتٍ ثَلاثٍ بَینَ لَحمٍ وجِلدٍ ودَمٍ ، لَم تُشَهِّرنی بِخَلقی (11) ، ولَم تَجعَل إلَیَّ شَیئا مِن أمری ، ثُمَّ أخرَجتَنی إلَی الدُّنیا تامّا سَوِیّا . (12)

.

1- .السَویّ: أیمستوٍ وهو الذی قد بلغ الغایه فیشبابه وتمام خلقه وعقله (لسان العرب: ج14 ص415«سوا»).
2- .المُنشأ : المُبتدَعُ (انظر : لسان العرب : ج 1 ص 172 «نشأ») .
3- .رعی أمره : حفظه (القاموس المحیط : ج 4 ص 335 «رعو») .
4- .تمور : تتحرّک (المصباح المنیر : ص 585 «مار») .
5- .ما أحار جوابا : ما ردّ (القاموس المحیط : ج 2 ص 16 «حور») .
6- .نهج البلاغه : الخطبه 163 ، بحارالأنوار : ج 60 ص 347 ح 34 .
7- .الشُغُفُ : جمع شغاف القلب وهو حجابه ، فاستعاره لموضع الولد (النهایه : ج 2 ص 483 «شغف») .
8- .نُطفَه دهاقا : أی نطفه قد اُفرغت إفراغا شدیدا (النهایه : ج 2 ص 145 «دهق») .
9- .المحاقُ : ذهاب الشیء کلّه حتّی لا یُری له أثر (المصباح المنیر : ص 565 «محق») .
10- .نهج البلاغه : الخطبه 83 ، بحارالأنوار : ج 60 ص 349 ح 35 .
11- .قال العلامه المجلسی : لم تشهّرنی بخلقی ؛ أی لم تجعل تلک الحالات الخسیسه ظاهره للخلق فی ابتداء خلقی لأصیر محقّرا مهینا عندهم ، بل سترت تلک الأحوال عنهم ، وأخرجتنی بعد اعتدال صورتی وخروجی عن تلک الأصول الدّنیه (بحار الأنوار : ج 60 ص 373) . هذا وفی البلد الأمین : «لَم تُشهِدنی خلقی» .
12- .الإقبال : ج 2 ص 74 ، بحارالأنوار : ج 60 ص 372 ح 81 .

ص: 75

امام علی علیه السلام :ای انسانی که در کمال اعتدال و تناسب ، آفریده شده ای و در تاریکی های زهدان و پرده های تو در تو ، شکل گرفته و پرورده شده ای ! از عصاره گِل ، آغاز شدی و در آرامگاهی استوار ، تا زمانی معیّن و مهلتی مشخّص شده ، نهاده شدی . آن گاه که جنین هستی ، در شکم مادرت می جنبی . نه سخنی را پاسخ می دهی و نه آوازی را می شنوی . آن گاه ، از قرارگاهت به سرایی بیرون آورده می شوی که آن را ندیده ای و راه های کسب سود و منافع آن را نمی دانی .

امام علی علیه السلام در توصیف آفرینش انسان :آیا این انسان ، همان کسی نیست که خداوند ، او را در تاریکی های زهدان و پرده های غلاف مانند آفرید ، از نطفه ای ریخته شده که به عَلَقه ای (آویزکی) بی مقدار ، تبدیل گشت . سپس جنین و شیرخواره و کودک و نوجوان شد . آن گاه ، خداوند به او دلی حفظ کننده ، و زبانی گویا ، و چشمی بینا بخشید تا بفهمد و عبرت گیرد و از زشتکاری ها باز ایستد .

امام حسین علیه السلام در دعای روز عرفه :آفرینش مرا که هیچ نبودم ، آغاز کردی و از خاکم آفریدی . سپس در پشت ها[ ی پدران] جایم دادی ، آن سان که از کشاکش روزگار و گردش ایّام ، در امان بودم و در گذر روزگارانِ رفته و نسل های گذشته ، پیوسته از پشتی به زهدانی می کوچیدم ، و از سرِ دلسوزی و مِهر و نیکی ات به من ، مرا در دوران چیرگی کافران که پیمان [یکتاپرستی] تو را شکستند و فرستادگانت را انکار کردند ، به دنیایم نیاوردی ؛ بلکه از سرِ دلسوزی و مهرورزی ات به من ، در دوران هدایت که پیش تر برایم مقدّر فرمودی و مرا برای آن ، قابل ساختی و در آن ، پروراندی ، بیرونم آوردی . در گذشته نیز لطف و عنایت و نعمت های گسترده ات شامل حال من شده بود . پس آفرینش مرا از منیِ ریخته شده ای [در رحِم] آغاز کردی سپس در تاریکی های سه گانه ، بین گوشت و پوست و خون ، قرارم دادی ، و مرا به خلقتم انگشت نما نساختی (1) و هیچ چیز از کار [آفرینش ]مرا به من ، موکول نکردی . آن گاه ، مرا کامل و سالم به دنیا آوردی .

.

1- .علّامه مجلسی می گوید : یعنی این حالت های مشمئز کننده را در آغاز خلقتم برای مردمان آشکارا نساختی که بر اثر آن ، در نزد آنان ، خوار و حقیر جلوه کنم ؛ بلکه آنها را از ایشان پوشیده داشتی ، و زمانی مرا به دنیا آوردی که شکل و شمایلم را نیکو ساختی .

ص: 76

الکافی عن محمّد بن إسماعیل أو غیره :قُلتُ لِأَبی جَعفَرٍ علیه السلام : جُعِلتُ فِداکَ ، الرَّجُلُ یَدعو لِلحُبلی أن یَجعَلَ ما فی بَطنِها ذَکَرا سَوِیّا . قالَ : یَدعو ما بَینَهُ وبَینَ أربَعَهِ أشهُرٍ ، فَإِنَّهُ أربَعینَ لَیلَهً نُطفَهٌ ، وأربَعینَ لَیلَهً عَلَقَهٌ ، وأربَعینَ لَیلَهً مُضغَهٌ ، فَذلِکَ تَمامُ أربَعَهِ أشهُرٍ ، ثُمَّ یَبعَثُ اللّهُ مَلَکَینِ خَلّاقَینِ فَیَقولانِ : یا رَبِّ ما نَخلُقُ ؟ ذَکَرا أم اُنثی ؟ شَقِیّا أو سَعیدا ؟ فَیُقالُ ذلِکَ ، فَیَقولانِ : یا رَبِّ ما رِزقُهُ ؟ وما أجَلُهُ ؟ وما مُدَّتُهُ ؟ فَیُقالُ ذلِکَ ، ومیثاقُهُ بَینَ عَینَیهِ یَنظُرُ إلَیهِ ، ولا یَزالُ مُنتَصِبا فی بَطنِ اُمِّهِ ، حَتّی إذا دَنا خُروجُهُ بَعَثَ اللّهُ عز و جل إلَیهِ مَلَکا فَزَجَرَهُ زَجرَهً ، فَیَخرُجُ ویَنسَی المیثاقَ . (1)

الإمام الصادق علیه السلام فیما بَیَّنَهُ لِلمُفَضَّلِ بنِ عُمَرَ :نَبتَدِئُ یا مُفَضَّلُ بِذِکرِ خَلقِ الإِنسانِ فَاعتَبِر بِهِ ، فَأَوَّلُ ذلِکَ ما یُدَبَّرُ بِهِ الجَنینُ فِی الرَّحِمِ ، هُوَ مَحجوبٌ فی ظُلُماتٍ ثَلاثٍ: ظُلمَهِ البَطنِ ، وظُلمَهِ الرَّحِمِ ، وظُلمَهِ المَشیمَهِ ، حَیثُ لا حیلَهَ عِندَهُ فی طَلَبِ غِذاءٍ ولا دَفعِ أذیً ، ولَا استِجلابِ مَنفَعَهٍ ولا دَفعِ مَضَرَّهٍ ، فَإِنَّهُ یَجری إلَیهِ مِن دَمِ الحَیضِ ما یَغذوهُ کَما یَغذُو الماءُ النّباتَ ، فَلا یَزالُ ذلِکَ غِذاءَهُ حَتّی إذا کَمَلَ خَلقُهُ وَاستَحکَمَ بَدَنُهُ ، وقَوِیَ أدیمُهُ عَلی مُباشَرَهِ الهَواءِ ، وبَصَرُهُ عَلی مُلاقاهِ الضِّیاءِ ، هاجَ الطَّلقُ بِاُمِّهِ فَأَزعَجَهُ أشَدَّ إزعاجٍ وأعنَفَهُ حَتّی یولَدَ ، وإذا وُلِدَ صُرِفَ ذلِکَ الدَّمُ الَّذی کانَ یَغذوهُ مِن دَمِ اُمِّهِ إلی ثَدیَیها ، فَانقَلَبَ الطَّعمُ وَاللَّونُ إلی ضَربٍ آخَرَ مِنَ الغِذاءِ ، وهُوَ أشَدُّ مُوافَقَهً لِلمَولودِ مِنَ الدَّمِ ، فَیُوافیهِ فی وَقتِ حاجَتِهِ إلَیهِ ، فَحینَ یولَدُ قَد تَلَمَّظَ وحَرَّکَ شَفَتَیهِ طَلَبا لِلرَّضاعِ ، فَهُوَ یَجِدُ ثَدیَی اُمِّهِ کَالإِداوَتَینِ (2) المُعَلَّقَتَینِ لِحاجَتِهِ إلَیهِ ، فَلا یَزالُ یَغتَذی بِاللَّبَنِ مادامَ رَطبَ البَدَنِ ، رَقیقَ الأَمعاءِ ، لَیِّنَ الأَعضاءِ . (3)

.

1- .الکافی : ج 6 ص 16 ح 6 ، بحارالأنوار : ج 60 ص 345 ح 31 .
2- .الإداوَهُ : إناء صغیر من جلد یتّخذ للماء (النهایه : ج 1 ص 33 «أدا») .
3- .بحارالأنوار : ج 60 ص 377 ح 98 نقلاً عن توحید المفضّل .

ص: 77

الکافی به نقل از محمّد بن اسماعیل یا شخصی دیگر :به امام باقر علیه السلام گفتم : قربانت گردم ! مرد [می تواند ]دعا کند که خداوند ، آنچه را در شکم همسر باردارش است ، پسری سالم قرار دهد ؟ فرمود : «در فاصله چهار ماهگی دعا کند ؛ زیرا چهل شب به صورت نطفه است ، چهل شب عَلَقه ، چهل شب مُضغه که مجموعا چهار ماه می شود . سپس خداوند ، دو فرشته آفرینشگر را می فرستد ، و آن دو می گویند : بار پروردگارا ! چه بیافرینیم ؟ پسر یا دختر ؟ بدبخت یا خوش بخت ؟ دستور لازم به آن دو داده می شود . پس می گویند : بار پروردگارا ! روزی اش ؟ اجلش ؟ مدّت عمرش ؟ و دستور لازم در باره این امر به آنها داده می شود . پیمان [یکتاپرستی] او ، همواره در برابر چشم اوست و به آن می نگرد . پیوسته در شکم مادرش راست است ، تا آن گاه که زمان خارج شدنش نزدیک می شود . در این هنگام ، خداوند عز و جلفرشته ای را نزد او می فرستد و آن فرشته بر او بانگی می زند و جنین به دنیا می آید ، در حالی که پیمان را فراموش می کند» .

امام صادق علیه السلام در سخنان ایشان برای مفضّل بن عمر :ای مفضّل ! به بیان آفرینش انسان ، آغاز می کنیم . پس ، از آن عبرت بیاموز . نخستین مرحله آن ، تدبیر جنین در رحِم است . او در تاریکی های سه گانه : تاریکی شکم ، تاریکی رحِم و تاریکی بچّه دان ، پوشیده است ، به طوری که نه می تواند غذایی برای خود فراهم آورد ، یا گزندی را از خود ، دور کند ، یا سودی را به سوی خویش کشانَد ، یا زیانی را از خویش برانَد . غذایش از خون حیض به او می رسد ، چنان که آب ، گیاه را تغذیه می کند . این ، پیوسته خوراک اوست ، تا آن گاه که چون خلقتش کامل شد و بدنش محکم گردید و پوستش برای تماس با هوا ، و چشمش برای دریافت نور ، آماده شد ، درد زایمان ، مادرش را می گیرد و او (جنین) را سخت ناراحت می کند و بر او فشار می آورد تا آن که متولّد می شود . چون متولّد شد ، آن خونی که از خون مادرش او را تغذیه می کرد ، به پستان های مادرش منتقل می گردد ، و آن مزه و رنگ [قبلی] به نوع دیگری از غذا تبدیل می شود که برای [بدن ]نوزاد ، سازگارتر از خون است و هنگام نیازش به آن ، به او می رسد . زمانی که به دنیا می آید ، دهانش را مزه مزه می کند و لبانش را تکان می دهد و با این کار ، شیر می طلبد ، و پستان های مادرش را چون دو مُشکِ آویخته شده برای نیاز خود می یابد ، تا زمانی که بدن ، تَر و تازه است و معده و روده ، نازک اند و اندام ها نرم هستند ، از شیر [مادر ]تغذیه می کند .

.


ص: 78

بحارالأنوار عن المفضّل بن عمر :فَقُلتُ [أی لِلإِمامِ الصّادِقِ علیه السلام ] : صِف نُشوءَ الأَبدانِ ونُمُوَّها حالاً بَعدَ حالٍ حَتّی تَبلُغَ التَّمامَ وَالکَمالَ . فَقالَ علیه السلام : أوَّلُ ذلِکَ تَصویرُ الجَنینِ فِی الرَّحِمِ حَیثُ لا تَراهُ عَینٌ ولا تَنالُهُ یَدٌ ، ویُدَبِّرُهُ حَتّی یَخرُجَ سَوِیّا مُستَوفِیا جَمیعُ ما فیهِ قِوامُهُ وصَلاحُهُ مِنَ الأَحشاءِ وَالجَوارِحِ وَالعَوامِلِ إلی ما فی تَرکیبِ أعضائِهِ مِنَ العِظامِ وَاللَّحمِ وَالشَّحمِ وَالمُخِّ وَالعَصَبِ وَالعُروقِ وَالغَضاریفِ ، فَإِذا خَرَجَ إلَی العالَمِ تَراهُ کَیفَ یَنمی بِجَمیعِ أعضائِهِ ، وهُوَ ثابِتٌ عَلی شِکلِهِ وهَیئتِهِ لا تَتَزایَدُ ولا تَنقُصُ ، إلی أن یَبلُغَ أشُدَّهُ إن مُدَّ فی عُمُرِهِ أو یَستَوفِیَ عُمُرَهُ أو یَستَوفِیَ مُدَّتَهُ قَبلَ ذلِکَ ، هَل هذا إلّا مِن لَطیفِ التَّدبیرِ وَالحِکمَهِ ؟ (1)

.

1- .بحار الأنوار : ج 61 ص 321 ح 30 نقلاً عن توحید المفضّل .

ص: 79

بحار الأنوار به نقل از مفضّل بن عمر :[به امام صادق علیه السلام ] گفتم : پیدایش بدن ها و رشد مرحله به مرحله آنها را تا رسیدن به مرحله پایانی و کمال آنها را شرح نما . فرمود : «نخستین مرحله اش ، شکل بخشیدن به جنین است در رحِم یعنی جایی که نه چشمی آن را می بیند و نه دستی به آن می رسد ، و او را [در آن جا] تدبیر می کند ، تا آن که به صورت موجودی کامل و برخوردار از آنچه مایه قوام و استحکام اوست از امعا و احشا و اندام ها و ابزارها گرفته تا استخوان ها و گوشت و پی و مغز و عصب و رگ ها و غضروف ها که در ترکیب اعضای او دخیل اند ، به دنیا می آید . چون به دنیا آمد ، خود می بینی که چگونه همه اعضای او رشد می کنند ، در حالی که شکل و هیئتش ثابت است و زیاد و کم نمی شود ، تا آن که به نهایت رشد خود برسد ، اگر عمرش به آن حد برسد یا آن که به بیش از آن حد برسد ، یا مدّت عمر خود را تمام کند . آیا اینها جز با تدبیر و حکمتی دقیق ، شدنی است ؟».

.


ص: 80

. .


ص: 81



آفرینش آدم علیه السلام و فرضیّه تکامل
آفرینش آدم و فرضیّه تکاملچگونگی آفرینش آدم علیه السلام ، از دیرباز ، مورد توجّه دانشمندان بوده و تاکنون ، دو نظریّه عمده در این باره ، ابراز شده است : 1 . نظریّه ثبوت صفات گونه ها و انواع و خلقت مستقل (فیکسیسم / Fixism) ؛ 2 . نظریّه تحوّل انواع و تغییر تدریجی صفاتِ گونه ها و پیوستگی نسلی جانداران و تکاملی بودن حیات آنها (ترانسفورمیسم / Transformism) که داروین (م 1882 م) مطرح کرده است . دانشمندان اسلامی نیز با الهام از قرآن ، در این باره بحث و گفتگو کرده اند و هر یک از دو نظریّه پیش گفته ، در میان آنان ، طرفدارانی دارد و به آیاتی از قرآن برای اثبات هر یک از آن دو ، استدلال شده است (1) . اکثر قریب به اتّفاق مفسّران ، از جمله شیخ طوسی ، (2) طبْرِسی ، (3) سیوطی ، (4) ابن کثیر ، (5) مَراغی (6) و علّامه طباطبایی ، (7) آفرینش

.

1- .برای دیدن مجموعه ای از این آرا ، ر . ک : تأمّلی پیرامون مسئله تکامل ، فیض ؛ تبیین جهان و انسان ، رضوی .
2- .التبیان فی تفسیر القرآن : ج 1 ص 136 137 .
3- .مجمع البیان : ج 2 ص 763 .
4- .الدرّ المنثور : ج 1 ص 111 .
5- .تفسیر ابن کثیر : ج 2 ص 311 و ص 570 .
6- .تفسیر المراغی : ج 3 ص 173 .
7- .المیزان فی تفسیر القرآن : ج 4 ص 143 144 و ج 16 ص 255 260 .

ص: 82

ابتدایی آدم را از خاک (بر خلاف فرضیّه تکامل) با آیات قرآن ، منطبق دانسته اند . برخی دیگر نیز آن را با قرآن ، سازگار دانسته اند . (1) پاره ای نیز به طور ضمنی ، نظریّه تکامل را پذیرفته و کوشیده اند آن را فی الجمله ، با قرآن ، تطبیق دهند . (2) علّامه طباطبایی می گوید : ممکن است برخی برای اثبات فرضیّه تکامل ، به آیه «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَی ءَادَمَ وَنُوحًا وَءَالَ إِبْرَاهِیمَ وَءَالَ عِمْرَانَ عَلَی الْعَالَمِینَ» (3) استدلال کنند ، بدین سان که «اصطفی» به معنای برگزیدنِ نخبه هر چیزی است و برگزیدن آدم ، در صورتی است که در زمان وی ، افرادی به عقل ، مجهّز نبوده اند و خداوند ، آدم را از میان آنان برگزیده و به عقل ، مجهّز کرده است . در نتیجه ، آدم با جهش خدایی از یک نوعِ جنبنده ، به نوعی دیگر منتقل شده است . آن گاه ، نسل او فزونی گرفت و نسل انسان ناقص اوّلی ، رو به نقصان نهاد تا منقرض گردید ؛ امّا با توجّه به کلمه «الْعَالَمِینَ» که بر سر آن ، «ال» آمده و افاده عموم می کند ، مقصود ، این است که آدم ، نوح ، آل عمران و آل ابراهیم ، بر تمام معاصران خویش و آیندگان ، برتری داشته و از میان آنان برگزیده شده اند ، با این تفاوت که برگزیدگی آدم علیه السلام فقط بر آیندگان است ، و در آیه ، هیچ دلیلی بر گزینش آدم از بین انسان های اوّلی وجود ندارد . (4) وی در جای دیگر می گوید : آیاتی که پیش از این ، مورد توجّه قرار دادیم ، (5) مبدأ پیدایش نسل انسان را به یک

.

1- .آدم و حوا ، بی آزار : ص 59 ؛ خلقت انسان در بیان قرآن ، سحابی : ص 80 ؛ قرآن و مکتب تکامل ، عقّاد : 15 19 .
2- .تکامل در قرآن ، مشکینی : ص 29 ؛ پرتوی از قرآن ، طالقانی : ج 3 ص 112 ؛ أصل الخلق ، سَبیط : ص 38 .
3- .آل عمران : آیه 33 .
4- .المیزان فی تفسیر القرآن : ج 16 ص 259 .
5- .منظور ، آیات 7 تا 9 از سوره سجده است .

ص: 83

جفت انسان نسبت می دهد که خود آن دو ، نسلِ کسی نبوده و از هیچ جانداری زاده نشده اند . (1) تورات نیز بر آفرینش ابتدایی آدم از خاک ، صحّه می گذارد و از این جهت ، با قرآنْ سازگار است ، آن جا که می گوید : خداوند ، آدم را از خاک زمین بسرشت و در بینی وی ، روح حیات دمید و آدم ، نَفْس زنده شد . (2) شایان ذکر است که اعتقاد به نظریّه تکامل ، به هیچ وجه به معنای انکار صانع و عدم توجّه به خدا و دین نیست و با اعتقاد به ربوبیّت خداوند ، تباینی ندارد ؛ زیرا تحوّلِ چیزی به چیز دیگر در جهان (خواه در انواع و یا هر چیز دیگر) ، نشان دهنده نظام متقن طبیعت است که به قدرت خداوند حکیم ، طرّاحی شده است . داروین ، خود نیز تصریح می کند که در عین قبول تکاملِ انواع ، خداپرست است و اصولاً بدون قبول خدا نمی توان تکامل را توجیه کرد . (3) از طرفی ، اگرچه داروین و گروهی از طرفداران نظریّه او ، نژاد انسانی را به نوعی از میمون ها که ظاهرا بیشترین شباهت را به انسان دارند ، منتهی می کنند ، همه طرفداران نظریّه تکامل ، این امر را نپذیرفته اند و بویژه در باره حلقه مفقود میان انسان و موجودات دیگر ، اختلاف های بسیاری وجود دارد (4) . (5)

.

1- .المیزان فی تفسیر القرآن : ج 16 ص 258 .
2- .عهد عتیق : سِفْر پیدایش : کتاب 2 ، فقره 7 .
3- .تکامل در قرآن : ص 14 15 ، تکامل جانداران ، محقّق داماد : ص 17 19 ، تفسیر نمونه : ج 11 ص 85 86 .
4- .آفرینش و انسان ، جعفری : ص 91 94 ؛ تکامل در قرآن : ص 18 ؛ خدیعه التطوّر : هارون یحیی : ص 101 .
5- .این مقاله ، از دائره المعارف قرآن کریم (ج 1 ص 128 129) اخذ و تکمیل شده است .

ص: 84

الفصل الثالث: فضل الإنسان3 / 1الکَرامَهُ الإِلهِیَّهُالکتاب«وَ لَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی ءَادَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّیِّبَاتِ وَ فَضَّلْنَاهُمْ عَلَی کَثِیرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلاً» . (1)

الحدیثرسول اللّه صلی الله علیه و آله فی قَولِهِ عَزَّ وجَلَّ : «وَ لَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی ءَادَمَ» :الکَرامَهُ الأَکلُ بِالأَصابِعِ . (2)

الإمام زین العابدین علیه السلام : «وَ لَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی ءَادَمَ» یَقولُ : فَضَّلنا بَنی آدَمَ عَلی سائِرِ الخَلقِ «وَحَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ» یَقولُ : عَلَی الرَّطبِ وَالیابِسِ . «وَ رَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّیِّبَاتِ» یَقولُ : مِن طَیِّباتِ الثِّمارِ کُلِّها «وَ فَضَّلْنَاهُمْ» یَقولُ : لَیسَ مِن دابَّهٍ ولا طائِرٍ إلّا هِیَ تَأکُلُ وتَشرَبُ بِفیها ، لا تَرفَعُ بِیَدِها إلی فیها طَعاما ولا شَرابا غَیرُ ابنِ آدَمَ فَإِنَّهُ یَرفَعُ إلی فیهِ بِیَدِهِ طَعامَهُ ، فَهذا مِنَ التَّفضیلِ . (3)

.

1- .الإسراء : 70 .
2- .الفردوس : ج 4 ص 420 ح 7223 ، الدرّ المنثور : ج 5 ص 316 نقلاً عن الحاکم فی التاریخ وکلاهما عن جابر .
3- .الأمالی للطوسی : ص 489 ح 1072 عن زید بن علیّ علیه السلام ، بحار الأنوار : ج 60 ص 298 ح 2 .

ص: 85



فصل سوم : برتری های انسان

3 / 1 گرامیداشت الهی
فصل سوم : برتری های انسان3 / 1گرامیداشت الهیقرآن«و به راستی که ما فرزندان آدم را گرامی داشتیم و آنان را در خشکی و دریا [بر مَرکب ها] بر نشاندیم و از پاکیزه ها به ایشان روزی دادیم و آنها را بر بسیاری از آفریده های خود ، برتریِ آشکار دادیم» .

حدیثپیامبر خدا صلی الله علیه و آله در باره این سخن خداوند عز و جل : «و به راستی که ما ، فرزندان آدم را گرامی داشتیم» :این گرامیداشت ، غذا خوردن [انسان ]با انگشتان است .

امام زین العابدین علیه السلام : «و به راستی که ما ، فرزندان آدم را گرامی داشتیم» ، می گوید : فرزندان آدم را بر دیگر آفریده ها برتری دادیم . «و آنان را در خشکی و دریا بر نشاندیم» ، می گوید : بر تَر و خشک . «و از پاکیزه ها به ایشان روزی دادیم» ، می گوید : از همه میوه جات [و محصولات ]پاکیزه . «و ایشان را برتری دادیم» ، می گوید : همه چارپایان و پرندگان با دهانشان می خورند و می آشامند و با دست خود ، غذا و آب را به طرف دهانشان نمی برند . تنها آدمیزاد است که خوراک خود را با دستش به دهانش می برد ، و این ، برتری است .

.


ص: 86

الإمام الباقر علیه السلام فی قَولِهِ تَعالی : «وَ فَضَّلْنَاهُمْ عَلَی کَثِیرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلاً» :خُلِقَ کُلُّ شَیءٍ مُنکَبّا غَیرَ الإِنسانِ خُلِقَ مُنتَصِبا . (1)

الإمام الهادی علیه السلام فی رِسالَتِهِ فِی الرَّدِّ عَلی أهلِ الجَبرِ وَالتَّفویضِ :إنّا نَبدَأُ مِن ذلِکَ بِقَولِ الصّادِقِ علیه السلام : «لا جَبرَ ولا تَفویضَ ولکِن مَنزِلَهٌ بَینَ المَنزِلَتَینِ ، وهِیَ صِحَّهُ الخِلقَهِ ، وتَخلِیَهُ السَّربِ (2) ، وَالمُهلَهُ فِی الوَقتِ ، وَالزّادُ مِثلُ الرّاحِلَهِ ، وَالسَّبَبُ المُهَیِّجُ لِلفاعِلِ عَلی فِعلِهِ» ، فَهذِهِ خَمسَهُ أشیاءَ جَمَعَ بِهَا الصّادِقُ علیه السلام جَوامِعَ الفَضلِ ، فَإِذا نَقَصَ العَبدُ مِنها خَلَّهً کانَ العَمَلُ عَنهُ مَطروحا بِحَسَبِهِ . فَأَخبَرَ الصّادِقُ علیه السلام بِأَصلِ ما یَجِبُ عَلَی النّاسِ مِن طَلَبِ مَعرِفَتِهِ ، ... وأنَا مُفَسِّرُها بِشَواهِدَ عَنِ القُرآنِ وَالبَیانِ إن شاءَ اللّهُ . تَفسیرُ صِحَّهِ الخِلقَهِ : أمّا قَولُ الصّادِقِ علیه السلام ، فَإِنَّ مَعناهُ کَمالُ الخَلقِ لِلإِنسانِ ، وکَمالُ الحَواسِّ ، وثَباتُ العَقلِ وَالتَّمییزِ ، وإطلاقُ اللِّسانِ بِالنُّطقِ ، وذلِکَ قَولُ اللّهِ : «وَ لَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی ءَادَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّیِّبَاتِ وَ فَضَّلْنَاهُمْ عَلَی کَثِیرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلاً» فَقَد أخبَرَ عَزَّ وجَلَّ عَن تَفضیلِهِ بَنی آدَمَ عَلی سائِرِ خَلقِهِ ، مِنَ البَهائِمِ وَالسِّباعِ ودَوابِّ البَحرِ وَالطَّیرِ ، وکُلِّ ذی حَرَکَهٍ تُدرِکُهُ حَواسُّ بَنی آدَمَ بِتَمییزِ العَقلِ وَالنُّطقِ ، وذلِکَ قَولُهُ : «لَقَدْ خَلَقْنَا الْاءِنسَانَ فِی أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ» (3) وقَولُهُ : «یَاأَیُّهَا الْاءِنسَانُ مَا غَرَّکَ بِرَبِّکَ الْکَرِیمِ * الَّذِی خَلَقَکَ فَسَوَّاکَ فَعَدَلَکَ * فِی أَیِّ صُورَهٍ مَّا شَاءَ رَکَّبَکَ» (4) وفی آیاتٍ کَثیرَهٍ ، فَأَوَّلُ نِعمَهِ اللّهِ عَلَی الإِنسانِ صِحَّهُ عَقلِهِ ، وتَفضیلُهُ عَلی کَثیرٍ مِن خَلقِهِ بِکَمالِ العَقلِ وتَمییزِ البَیانِ ، وذلِکَ أنَّ کُلَّ ذی حَرَکَهٍ عَلی بَسیطِ الأَرضِ هُوَ قائِمٌ بِنَفسِهِ بِحَواسِّهِ ، مُستَکمِلٌ فی ذاتِهِ ، فَفَضَّلَ بَنی آدَمَ بِالنُّطقِ الَّذی لَیسَ فی غَیرِهِ مِنَ الخَلقِ المُدرِکِ بِالحَواسِّ ، فَمِن أجلِ النُّطقِ مَلَّکَ اللّهُ ابنَ آدَمَ غَیرَهُ مِنَ الخَلقِ ، حَتّی صارَ آمِرا ناهِیا ، وغَیرُهُ مُسَخَّرٌ لَهُ ، کَما قالَ اللّهُ : «کَذَلِکَ سَخَّرَهَا لَکُمْ لِتُکَبِّرُواْ اللَّهَ عَلَی مَا هَدَاکُمْ» (5) وقالَ : «وَ هُوَ الَّذِی سَخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْکُلُواْ مِنْهُ لَحْمًا طَرِیًّا وَ تَسْتَخْرِجُواْ مِنْهُ حِلْیَهً تَلْبَسُونَهَا» (6) وقال : «وَ الْأَنْعَامَ خَلَقَهَا لَکُمْ فِیهَا دِفْ ءٌ وَ مَنَافِعُ وَمِنْهَا تَأْکُلُونَ * وَ لَکُمْ فِیهَا جَمَالٌ حِینَ تُرِیحُونَ وَ حِینَ تَسْرَحُونَ * وَ تَحْمِلُ أَثْقَالَکُمْ إِلَی بَلَدٍ لَّمْ تَکُونُواْ بَالِغِیهِ إِلَّا بِشِقِّ الْأَنفُسِ» (7) فَمِن أجلِ ذلِکَ دَعَا اللّهُ الإِنسانَ إلَی اتِّباعِ أمرِهِ ، وإلی طاعَتِهِ بِتَفضیلِهِ إیّاهُ بِاستِواءِ الخَلقِ وکَمالِ النُّطقِ وَالمَعرِفَهِ ، بَعدَ أن مَلَّکَهُمُ استِطاعَهَ ما کانَ تَعَبَّدَهُم بِهِ ، بِقَولِهِ : «فَاتَّقُواْ اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَ اسْمَعُواْ وَ أَطِیعُواْ» (8) وقَولِهِ : «لَا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا» (9) وقَولِهِ : «لَا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا مَا ءَاتَاهَا» (10) وفی آیاتٍ کَثیرَهٍ . فَإِذا سَلَبَ مِنَ العَبدِ حاسَّهً مِن حَواسِّهِ ، رَفَعَ العَمَلَ عَنهُ بِحاسَّتِهِ ، کَقَولِهِ : «لَّیْسَ عَلَی الْأَعْمَی حَرَجٌ وَلَا عَلَی الْأَعْرَجِ حَرَجٌ» (11) الآیَهَ ، فَقَد رَفَعَ عَن کُلِّ مَن کانَ بِهذِهِ الصِّفَهِ الجِهادَ وجَمیعَ الأَعمالِ الَّتی لا یَقومُ [إلّا] (12) بِها ، وکَذلِکَ أوجَبَ عَلی ذِی الیَسارِ الحَجَّ وَالزَّکاهَ لِما مَلَّکَهُ مِنِ استِطاعَهِ ذلِکَ ، ولَم یوجِب عَلَی الفَقیرِ الزَّکاهَ وَالحَجَّ ، قَولُهُ : «وَلِلَّهِ عَلَی النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَیْهِ سَبِیلاً» (13) ، وقَولُهُ فِی الظِّهارِ : «وَ الَّذِینَ یُظَاهِرُونَ مِن نِّسَائِهِمْ ثُمَّ یَعُودُونَ لِمَا قَالُواْ فَتَحْرِیرُ رَقَبَهٍ» إلی قَولِهِ : «فَمَن لَّمْ یَسْتَطِعْ فَإِطْعَامُ سِتِّینَ مِسْکِینًا» (14) کُلُّ ذلِکَ دَلیلٌ عَلی أنَّ اللّهَ تَبارَکَ وتَعالی لَم یُکَلِّف عِبادَهُ إلّا ما مَلَّکَهُمُ استِطاعَتَهُ بِقُوَّهِ العَمَلِ بِهِ ، ونَهاهُم عَن مِثلِ ذلِکَ فَهذِهِ صِحَّهُ الخِلقَهِ . (15)

.

1- .تفسیر العیّاشی : ج 2 ص 302 ح 113 عن جابر ، بحارالأنوار : ج 60 ص 300 ح 8 .
2- .السَّرْبُ : المسلک والطریق (النهایه : ج 2 ص 356 «سرب») .
3- .التین : 4 .
4- .الانفطار : 6 8 .
5- .الحجّ: 37 .
6- .النحل : 14 .
7- .النحل: 5 7 .
8- .التغابن: 16 .
9- .البقره : 286 .
10- .الطلاق : 7 .
11- .النور : 61 .
12- .ما بین المعقوفین لم یذکر فی المصدر ، وأثبتناه من بحارالأنوار .
13- .آل عمران : 97 .
14- .المجادله : 3 4 .
15- .تحف العقول : ص 460 و 472 ، بحارالأنوار : ج 5 ص 70 ح 1 .

ص: 87

امام باقر علیه السلام در باره این سخن خداوند متعال : «و آنها را بر بسیاری از آفریده های خود ، برتریِ آشکار دادیم» :همه جانداران ، ناایستا آفریده شده اند ، بجز انسان که ایستا آفریده شده است .

امام هادی علیه السلام در نامه ایشان در پاسخ اهل جبر و تفویض :سخن در این باره را با گفته [امام] صادق علیه السلام آغاز می کنیم که فرمود : «نه جبر است و نه تفویض ؛ بلکه مقامی (چیزی) است میان این دو ، و آن ، عبارت است از : سلامت آفرینش ، باز بودن راه ، مهلت داشتن در وقت ، توشه داشتن مانند دارا بودن مرکب ، و علّت برانگیزنده فاعل بر فعلش ... » . اینها پنج چیزند که [امام] صادق علیه السلام همه امتیازات را در آنها جمع کرده است و هر گاه بنده ، یکی از اینها را کم داشته باشد ، بر حَسَب آن ، تکلیف از او بر کنار است . پس [امام] صادق علیه السلام اصلی را که مردم باید در پی شناخت آن باشند ، خبر داده است ... و من ، به خواست خدا ، این پنج چیز را با شواهدی از قرآن و بیان ، توضیح می دهم : توضیح «سلامت آفرینش» : سخن [امام] صادق علیه السلام ، معنایش برخورداری انسان از آفرینش کامل و حواسّ کامل و ثبات عقل و تشخیص ، و زبان گویاست . و این است معنای سخن خداوند که : «ما فرزندان آدم را گرامی داشتیم و آنان را در خشکی و دریا بر نشاندیم . و از پاکیزه ها به ایشان روزی دادیم و آنان را بر بسیاری از آفریده های خود ، برتریِ آشکار دادیم» . خداوند عز و جل خبر داده است که آدمیان را به واسطه تشخیص خِرد و گویایی ، بر دیگر آفریدگانش از چارپایان و درندگان و آبزیان و پرندگان و هر جنبنده ای که حواسّ آدمیان آن را درک می کند ، برتری داده است ، و این ، سخن اوست که : «هر آینه ، انسان را در نیکوترین اعتدال آفریدیم» . و سخن اوست که : «ای انسان ! چه چیز ، تو را بر پروردگار بزرگوارت ، گستاخ کرده است ؛ همان کس که تو را آفرید ، [اندام] تو را درست کرد و [آن گاه ]تو را سامان بخشید و به هر صورتی که خواست ، تو را ترکیب کرد ؟» ، و در آیات بسیار [دیگری] . پس نخستین نعمتی که خدا به انسان بخشید ، خِرد سالم بود و به واسطه کمال خِرد و بیان روشن ، او را بر بسیاری از آفریدگانش برتری داد ؛ چرا که هر جنبنده ای بر پهنه زمین به حواسّ خود متّکی است و ذاتی کامل دارد ؛ امّا آدمیان را به سبب گویایی (قوّه ناطقه) بر دیگر آفریدگان که [تنها ]با حواسّ خود ادراک می کنند ، برتری بخشید . و برای همین قوّه ناطقه است که خداوند ، آدمیزاد را بر دیگر آفریدگان ، مسلّط کرد تا بدان جا که امر و نهی کننده گشته است و دیگران ، مسخّر اویند ، چنان که خداوند فرمود : «این گونه آنها (بهایم) را برای شما رام کرد تا خدا را به [پاس] آن که شما را هدایت نمود ، به بزرگی یاد کنید» و فرمود : «و او کسی است که دریا را مسخّر گردانید تا از آن ، گوشت تازه بخورید و پیرایه ای که آن را می پوشید ، از آن بیرون آورید» و فرمود : «چارپایان را برای شما آفرید . در آنها برای شما [وسیله] گرمی و سودهایی است و از آنها می خورید . و در آنها برای شما زیبایی است ، آن گاه که [آنها را] از چراگاه بر می گردانید و هنگامی که به چراگاه می برید ، و بارهای شما را به شهری می برند که جز با مشقّت بدن ها نمی توانستید بدان برسید» . پس بدین سبب ، خداوند ، انسان را به پیروی از فرمانش و به طاعتش فرا خواند ؛ چرا که به واسطه خلقت درست و کامل او و کمال نطق و شناختی که به او داد ، وی را امتیاز بخشید ، و قبل از آن ، به آدمیان ، توان انجام دادن تکالیف بندگی را بخشید ، آن جا که می فرماید : «پس تا می توانید ، از خدا پروا کنید و بشنوید و فرمان ببرید» و می فرماید : «خدا ، بر هیچ کس ، جز به اندازه توانش تکلیف نمی کند» و می فرماید : «خدا ، بر هیچ کس ، جز [به قدر] آنچه به او داده است ، تکلیف نمی کند» ، و در بسیاری آیات [دیگر] . بنا بر این ، هر گاه یکی از حواسّ بنده را از او بگیرد ، کار [و تکلیف مرتبط با ]آن اندام حسّی را از او بر می دارد . برای مثال می فرماید : «بر نابینا ایرادی نیست ، و بر لَنگ ، ایرادی نیست» تا پایان آیه . پس ، از کسی که این اوصاف را داشته باشد ، وظیفه جهاد و همه کارهایی را که جز با این اندام ها انجام نمی پذیرد ، برداشته است . همچنین حج و زکات را بر توانگر ، واجب فرموده چون استطاعت (توان) آنها را به او داده است و بر تهی دست ، حج و زکاتی واجب نکرده است . می فرماید : «برای خدا ، حجّ آن خانه ، بر عهده مردم است ؛ [البتّه بر ]کسی که توان رفتن به آن را داشته باشد» ، و در باره ظِهار (1) می فرماید : «و [بر] کسانی که زنانشان را ظَهار می کنند ، سپس از آنچه گفته اند ، پشیمان می شوند ، آزاد کردن بنده ای است» تا آن جا که می فرماید : «و هر که نتواند [بنده آزاد کند] ، باید شصت بینوا را خوراک دهد» . همه اینها دلیل بر آن است که خداوند تبارک و تعالی ، بندگانش را مکلّف نساخته ، مگر به چیزی که توان انجام دادن آن را بدیشان داده است و آنها را نهی کرده از مثل اینها [که در این آیه یاد شده اند] . این است معنای درست آفرینش .

.

1- .ظِهار ، به معنای آن است که مرد با گفتن : «أنتِ عَلَیَّ کَظَهرِ اُمِّی» به همسر خود، او را بر خود حرام نماید . در این صورت ، و تا زمانی که کفّاره ندهد ، همسرش بر او حلال نمی گردد (ر . ک : مجمع البحرین : ج 2 ص 1148 مادّه «ظهر») .

ص: 88

. .


ص: 89

. .


ص: 90

الإمام علیّ علیه السلام فِی الدّیوانِ المَنسوبِ إلَیهِ : دَواؤُکَ فیکَ وما تَشعُرُوداؤُکَ مِنکَ وما تُبصِرُ أتَزعُمُ أنَّکَ جِرمٌ صَغیرٌوفیکَ انطَوَی العالَمُ الأَکبَرُ وأنتَ الکِتابُ المُبینُ الَّذیبِأَحرُفِهِ یَظهَرُ المُضمَرُ فَلا حاجَهَ لَکَ فی خارِجٍیُخَبِّرُ عَنکَ بِما سُطِّرَ (1)

3 / 2خَلقُ ما فِی الأَرضِ لَهُالکتاب«هُوَ الَّذِی خَلَقَ لَکُم مَّا فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا ثُمَّ اسْتَوَی إِلَی السَّمَاءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَ هُوَ بِکُلِّ شَیْ ءٍ عَلِیمٌ» . (2)

الحدیثالإمام علیّ علیه السلام فی قَولِ اللّهِ عَزَّ وجَلَّ : «هُوَ الَّذِی خَلَقَ لَکُم مَّا فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا ثُمَّ اسْتَوَی إِلَی السَّمَاءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَ هُوَ بِکُلِّ شَیْ ءٍ عَلِیمٌ» :هُوَ الَّذی خَلَقَ لَکُم ما فِی الأرضِ جَمیعا لِتَعتَبِروا ولِتَتَوَصَّلوا بِهِ إلی رضوانِهِ ، و تَتَوَقَّوا بِهِ مِن عَذابِ نیرانِهِ «ثُمَّ اسْتَوَی إِلَی السَّمَاءِ» أخَذَ فی خَلقِها وإتقانِها «فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَ هُوَ بِکُلِّ شَیْ ءٍ عَلِیمٌ» ولِعِلمِهِ بِکُلِّ شَیءٍ عَلِمَ المَصالِحَ ، فَخَلَقَ لَکُم کُلَّ ما فِی الأَرضِ لِمَصالِحِکُم یا بَنی آدَمَ . (3)

.

1- .الدیوان المنسوب إلی الإمام علی علیه السلام : ص 236 الرقم 158 .
2- .البقره : 29 .
3- .عیون أخبار الرضا علیه السلام : ج 2 ص 13 ح 29 عن محمّد بن زیاد ومحمّد بن صیّاد عن الإمام العسکریّ عن آبائه علیهم السلام ، التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السلام : ص 215 ح 99 ، بحارالأنوار : ج 3 ص 41 ح 14 .

ص: 91



3 / 2 آفرینش آنچه در زمین است ، برای انسان
امام علی علیه السلام در دیوان منسوب به ایشان :دوای تو در وجود خود توست و تو نمی دانی و درد تو از توست و تو نمی بینی . تو می پنداری که جسمی خُردی حال ، آن که جهانِ بزرگ تر در [وجود] توست تو آن کتاب روشنی هستی که با حروفش نهانش آشکار می شود . پس تو را نیازی نیست به بیرون از تو که [خداوند ،] تو را به آنچه [در وجودت] نگاشته شده ، آگاه می سازد .

3 / 2آفرینش آنچه در زمین است ، برای انسانقرآن«و او کسی است که همه آنچه را در زمین است ، برای شما آفرید . سپس به کار آسمان پرداخت و آن را هفت آسمان ساخت ، و او به هر چیزی داناست» .

حدیثامام علی علیه السلام در باره این سخن خداوند عز و جل : «و او کسی است که همه آنچه را در زمین است ، برای شما آفرید . سپس به کار آسمان پرداخت و آن را هفت آسمان ساخت ، و او بر هر چیزی داناست» :او همه آنچه را در زمین است ، برای شما آفرید تا درس بیاموزید و از این طریق ، به خشنودی او دست یابید و خود را از عذاب آتش های او ، نگه دارید . «سپس به آسمان پرداخت» ، یعنی شروع به آفریدن آسمان و استوارسازی آن کرد «و آن را هفت آسمان ساخت ، و او به هر چیزی داناست» و چون به هر چیزی داناست ، پس مصالح [و منافع] را می داند . از این رو ، آنچه را در زمین است ، برای مصالح شما آفرید ، ای آدمیان !

.


ص: 92

عنه علیه السلام :اِختَرتُ مِنَ التَّوراهِ اثنَتَی عَشرَهَ آیَهً فَنَقَلتُها إلَی العَرَبِیَّهِ ، وأنَا أنظُرُ إلَیها فی کُلِّ یَومٍ ثَلاثَ مَرّاتٍ ، ... یَابنَ آدَمَ خَلَقتُ الأَشیاءَ کُلَّها لِأَجلِکَ ، وخَلَقتُکَ لِأَجلی وأنتَ تَفِرُّ مِنّی ؟ (1)

مشارق أنوار الیقین :جاءَ فِی الأَحادیثِ القُدسِیَّهِ أنَّ اللّهَ یَقولُ : عَبدی ، خَلَقتُ الأَشیاءَ لِأَجلِکَ ، وخَلَقتُکَ لِأَجلی ، وَهَبتُکَ الدُّنیا بِالإِحسانِ وَالآخِرَهَ بِالإِیمانِ . (2)

3 / 3تَسخیرُ ما فِی السَّماواتِ وَالأَرضِ لَهُالکتاب«اللَّهُ الَّذِی سَخَّرَ لَکُمُ الْبَحْرَ لِتَجْرِیَ الْفُلْکُ فِیهِ بِأَمْرِهِ وَلِتَبْتَغُواْ مِن فَضْلِهِ وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ * وَ سَخَّرَ لَکُم مَّا فِی السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا مِّنْهُ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَأَیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ» . (3)

.

1- .المواعظ العددیّه : ص 419 .
2- .مشارق أنوار الیقین : ص 179 ، الجواهر السنیه فی الأحادیث القدسیّه : ص 361 . جدیر بالذکر أنّ هذا الحدیث لم یوجد فی المصادر الأصلیه .
3- .الجاثیه : 12 و 13 .

ص: 93



3 / 3 آنچه در آسمان ها و زمین است ، مسخّر اوست
امام علی علیه السلام :از تورات ، دوازده آیه برگزیدم و آنها را به عربی برگرداندم ، و خود ، روزی سه بار در آنها می نگرم : «... ای فرزند آدم ! من همه چیزها را برای تو آفریدم ، و تو را برای خودم آفریدم ؛ ولی تو از من می گریزی ؟!» .

مشارق أنوار الیقین :در احادیث قدسی آمده است که خداوند می فرماید : «بنده ام ! من ، موجودات را برای تو آفریدم ، و تو را برای خودم خلق کردم . دنیا را به ازای نیکی کردن ، به تو بخشیدم ، و آخرت را به ازای ایمان .

3 / 3آنچه در آسمان ها و زمین است ، مسخّر اوستقرآن«خدا ، کسی است که دریا را برای شما رام گردانید تا کشتی ها در آن به فرمانش روان شوند ، و تا از افزون بخشی او طلب نمایید . باشد که سپاس دارید . و آنچه را در آسمان ها و آنچه را در زمین است ، مسخّر شما ساخت . همه از اوست . قطعا در این امر برای مردمی که می اندیشند ، نشانه هایی است» .

.


ص: 94

«أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَکُم مَّا فِی الْأَرْضِ وَ الْفُلْکَ تَجْرِی فِی الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَ یُمْسِکُ السَّمَاءَ أَن تَقَعَ عَلَی الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَّحِیمٌ» . (1)

«اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ وَ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا لَّکُمْ وَسَخَّرَ لَکُمُ الْفُلْکَ لِتَجْرِیَ فِی الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَ سَخَّرَ لَکُمُ الْأَنْهَارَ * وَ سَخَّرَ لَکُمُ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ دَائِبَیْنِ وَ سَخَّرَ لَکُمُ الَّیْلَ وَ النَّهَارَ» . (2)

«وَسَخَّرَ لَکُمُ الَّیْلَ وَ النَّهَارَ وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ وَ النُّجُومُ مُسَخَّرَاتٌ بِأَمْرِهِ إِنَّ فِی ذَ لِکَ لَأَیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَعْقِلُونَ * وَ مَا ذَرَأَ لَکُمْ فِی الْأَرْضِ مُخْتَلِفًا أَلْوَانُهُ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَأَیَهً لِّقَوْمٍ یَذَّکَّرُونَ * وَ هُوَ الَّذِی سَخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْکُلُواْ مِنْهُ لَحْمًا طَرِیًّا وَ تَسْتَخْرِجُواْ مِنْهُ حِلْیَهً تَلْبَسُونَهَا وَتَرَی الْفُلْکَ مَوَاخِرَ فِیهِ وَ لِتَبْتَغُواْ مِن فَضْلِهِ وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ * وَ أَلْقَی فِی الْأَرْضِ رَوَاسِیَ أَن تَمِیدَ بِکُمْ وَ أَنْهَارًا وَ سُبُلاً لَّعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ» . (3)

«وَ الْأَنْعَامَ خَلَقَهَا لَکُمْ فِیهَا دِفْ ءٌ وَ مَنَافِعُ وَمِنْهَا تَأْکُلُونَ * وَ لَکُمْ فِیهَا جَمَالٌ حِینَ تُرِیحُونَ وَ حِینَ تَسْرَحُونَ * وَ تَحْمِلُ أَثْقَالَکُمْ إِلَی بَلَدٍ لَّمْ تَکُونُواْ بَالِغِیهِ إِلَّا بِشِقِّ الْأَنفُسِ إِنَّ رَبَّکُمْ لَرَءُوفٌ رَّحِیمٌ * وَ الْخَیْلَ وَ الْبِغَالَ وَالْحَمِیرَ لِتَرْکَبُوهَا وَ زِینَهً وَ یَخْلُقُ مَا لَا تَعْلَمُونَ» . (4)

«الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ مَهْدًا وَ جَعَلَ لَکُمْ فِیهَا سُبُلاً لَّعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ * وَ الَّذِی نَزَّلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً بِقَدَرٍ فَأَنشَرْنَا بِهِ بَلْدَهً مَّیْتًا کَذَلِکَ تُخْرَجُونَ * وَ الَّذِی خَلَقَ الْأَزْوَاجَ کُلَّهَا وَ جَعَلَ لَکُم مِّنَ الْفُلْکِ وَ الْأَنْعَامِ مَا تَرْکَبُونَ * لِتَسْتَوُاْ عَلَی ظُهُورِهِ ثُمَّ تَذْکُرُواْ نِعْمَهَ رَبِّکُمْ إِذَا اسْتَوَیْتُمْ عَلَیْهِ وَ تَقُولُواْ سُبْحَانَ الَّذِی سَخَّرَ لَنَا هَذَا وَ مَا کُنَّا لَهُ مُقْرِنِینَ» . (5)

الحدیثالإمام زین العابدین علیه السلام :الحَمدُ للّهِِ الَّذِی اختارَ لَنا مَحاسِنَ الخَلقِ ، وأجری عَلَینا طَیِّباتِ الرِّزقِ ، وجَعَلَ لَنَا الفَضیلَهَ بِالمَلَکَهِ عَلی جَمیعِ الخَلقِ ، فَکُلُّ خَلیقَتِهِ مُنقادَهٌ لَنا بِقُدرَتِهِ ، وصائِرَهٌ إلی طاعَتِنا بِعِزَّتِهِ . (6)

.

1- .الحج : 65 .
2- .إبراهیم : 32 و 33 .
3- .النحل : 12 15 .
4- .النحل : 5 8 .
5- .الزخرف : 13 10 .
6- .الصحیفه السجادیه : ص 21 الدعاء 1 .

ص: 95

«آیا ندیده ای که خدا ، آنچه را در زمین است ، مسخّر شما گردانید ؟ و کشتی ها در دریا به فرمان او روان اند ؟ و آسمان را نگه می دارد تا مبادا بر زمین فرو افتد ، مگر به اذن خودش [باشد] ؟ همانا خداوند نسبت به مردم ، رئوف و مهربان است» .

«خدا ، کسی است که آسمان ها و زمین را آفرید و از آسمان ، آب فرو فرستاد و به واسطه آن ، از میوه ها برای شما روزی پدید آورد و کشتی را مسخّر شما ساخت تا به فرمان او در دریا روان شود و جویبارها را مسخّر شما گردانید و آفتاب و ماه را که پیوسته روان اند ، برای شما مسخّر کرد و شب و روز را مسخّر شما گردانید» .

«و شب و روز و خورشید و ماه را مسخّر شما کرد ، و ستارگان به فرمان او مسخّر شده اند . مسلّما در این امور ، برای مردمی که تعقّل می کنند ، نشانه هایی است ، و [نیز] آنچه را در زمین به رنگ های گوناگون برای شما پدید آورد [ ، مسخّر شما ساخت] . بی تردید ، در این امور برای مردمی که پند می گیرند ، نشانه ای است . و اوست کسی که دریا را مسخّر گردانید تا از آن ، گوشت تازه بخورید و پیرایه ای که آن را می پوشید ، از آن بیرون آورید . و کشتی ها را در آن ، شکافنده[ی آب] می بینی ، و تا از فضل خدا بجویید و باشد که شکر گزارید . و در زمین ، کوه هایی استوار افکند تا شما را بجنباند و [نیز] رودها و راه هایی را تا راه خود را پیدا کنید» .

«و چارپایان را برای شما آفرید . در آنها برای شما [وسیله] گرمی و سودهایی است . و از آنها می خورید ، و در آنها برای شما زیبایی است ، آن گاه که [آنها را] از چراگاه بر می گردانید و هنگامی که به چرا می برید ، و بارهای شما را به شهری می برند که جز با مشقّت بدن ها نمی توانستید بدان برسید . قطعا پروردگار شما ، رئوف و مهربان است . و اسبان و شتران و خران را [آفرید] تا بر آنها سوار شوید و [برای شما] تجمّلی [باشد] ، و آنچه را نمی دانید ، می آفریند» .

«همان کسی که این زمین را برای شما گهواره ای گردانید و برای شما در آن ، راه ها نهاد باشد که راه یابید و آن کس که آبی به اندازه ، از آسمان فرود آورد . پس به وسیله آن ، سرزمینی مُرده را زنده گردانیدیم . همین گونه [از گورها] بیرون آورده می شوید . و همان کسی که جفت ها را یکسره آفرید ، و برای شما از کشتی ها و دام ها [وسیله ای ]که سوار شوید ، قرار داد تا بر پشت آن[ها] قرار گیرید . پس چون بر آن[ها] بر نشستید ، نعمت پروردگار خود را یاد کنید و بگویید : پاک است کسی که این را مسخّر ما گردانید ؛ و[گر نه] ما را یارای آنها نبود» .

حدیثامام زین العابدین علیه السلام :سپاس ، خدایی را که نیکویی های آفرینش را برای ما برگزید ، و روزی های پاکیزه را به ما ارزانی داشت ، و امتیاز سَروری بر همه خلق را برای ما قرار داد . پس به لطف قدرت او ، همه آفریدگانش فرمانبر مایند و به واسطه عزّت او ، سر در طاعت ما دارند .

.


ص: 96

الإمام الصادق علیه السلام فیما بَیَّنَهُ لِلمُفَضَّلِ بنِ عُمَرَ :وهکَذَا الهَواءُ ، لَولا کَثرَتُهُ وسَعَتُهُ لَاختَنَقَ هذَا الأَنامُ مِنَ الدُّخانِ وَالبُخارِ ، الَّتی یَتَحَیَّرُ فیهِ ویَعجِزُ عَمّا یُحَوَّلُ إلَی السَّحابِ وَالضَّبابِ أوَّلاً أوَّلاً ، وقَد تَقَدَّمَ مِن صِفَتِهِ ما فیهِ کِفایَهٌ . وَالنّارُ أیضا کَذلِکَ ... ثُمَّ فیها خَلَّهٌ اُخری وهِیَ أنَّها مِمّا خُصَّ بِهِ الإِنسانُ دونَ جَمیعِ الحَیَوانِ لِما لَهُ فیها مِنَ المَصلَحَهِ ، فَإِنَّهُ لَو فَقَدَ النّارَ لَعَظُمَ ما یَدخُلُ عَلَیهِ مِنَ الضَّرَرِ فی مَعاشِهِ ، فَأَمَّا البَهائِمُ فَلا تَستَعمِلُ النّارَ ولا تَستَمتِعُ بِها . ولَمّا قَدَّرَ اللّهُ عَزَّ وجَلَّ أن یَکونَ هذا هکَذا ، خَلَقَ لِلإِنسانِ کَفّا وأصابِعَ مُهَیَّأَهً لِقَدحِ النّارِ وَاستِعمالِها ، ولَم یُعطِ البَهائِمَ مِثلَ ذلِکَ ، لکِنَّها اُعینَت بِالصَّبرِ عَلَی الجَفاءِ وَالخَلَلِ فِی المَعاشِ ، لِکَیلا یَنالَها فی فَقدِ النّارِ ما یَنالُ الإِنسانَ . (1)

.

1- .بحار الأنوار : ج 3 ص 123 و ج 60 ص 88 ح 11 کلاهما نقلاً عن توحید المفضّل .

ص: 97

امام صادق علیه السلام در سخنان ایشان به مفضّل بن عمر :همچنین است هوا . اگر بسیاری و گستردگی آن نبود ، این مردم از دود و بخار ، خفه می شدند ؛ چون دود و بخارها در هوا سرگردان می ماندند و نمی توانستند تدریجا به ابر و مِه تبدیل شوند . پیش تر در خواصّ هوا به اندازه کفایت ، سخن گفتیم . آتش نیز همین گونه است ... . خاصیت دیگری که در آتش وجود دارد ، این است که از میان همه حیوانات ، تنها به انسان اختصاص داده شده است ؛ زیرا برای او در آتش ، مصلحت (منفعت) است ؛ چرا که اگر آتش را در اختیار نمی داشت ، زیان بزرگی در زندگی اش به او می رسید ، در صورتی که چارپایان ، آتش را به کار نمی گیرند و از آن ، بهره نمی برند . و چون خداوند عز و جل مقدّر فرمود که این چنین باشد ، برای انسان ، دست و انگشتانی مناسب برای روشن ساختن آتش و به کار گرفتن آن ، خلق کرد ، و چنین چیزی در اختیار بهایم نگذاشت ؛ بلکه به آنها قدرت تحمّل سختی و کاستی در زندگی داده شد تا مشکلاتی را که با نبود آتش به انسان می رسد ، آنها را گرفتار نسازد .

.


ص: 98

الفصل الرابع: حکمه خلق الإنسان4 / 1لَم یُخلَقِ الإِنسانُ عَبَثاالکتاب«أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاکُمْ عَبَثًا وَأَنَّکُمْ إِلَیْنَا لَا تُرْجَعُونَ» . (1)

«إِنَّا کُلَّ شَیْ ءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ» . (2)

الحدیثالإمام علیّ علیه السلام :اِعلَموا عِبادَ اللّهِ أنَّهُ لَم یَخلُقکُم عَبَثا ، ولَم یُرسِلکُم هَمَلاً ، عَلِمَ مَبلَغَ نِعَمِهِ عَلَیکُم ، وأحصی إحسانَهُ إلَیکُم ، فَاستَفتِحوهُ وَاستَنجِحوهُ وَاطلُبوا إلَیهِ وَاستَمنِحوهُ (وَاستَمیحوهُ) . (3)

الإمام زین العابدین علیه السلام :اِتَّقُوا اللّهَ عِبادَ اللّهِ ، وتَفَکَّروا وَاعمَلوا لِما خُلِقتُم لَهُ ، فَإِنَّ اللّهَ لَم یَخلُقکُم عَبَثا ولَم یَترُککُم سُدیً ، قَد عَرَّفَکُم نَفسَهُ ، وبَعَثَ إلَیکُم رَسولَهُ ، وأنزَلَ عَلَیکُم کِتابَهُ ، فیهِ حَلالُهُ وحَرامُهُ ، وحُجَجُهُ وأمثالُهُ . فَاتَّقُوا اللّهَ ، فَقَدِ احتَجَّ عَلَیکُم رَبُّکُم فَقالَ : «أَلَمْ نَجْعَل لَّهُ عَیْنَیْنِ * وَ لِسَانًا وَ شَفَتَیْنِ * وَ هَدَیْنَاهُ النَّجْدَیْنِ» (4) . (5) فَهذِهِ حُجَّهٌ عَلَیکُم . فَاتَّقُوا اللّهَ مَا استَطَعتُم فَإِنَّهُ لا قُوَّهَ إلّا بِاللّهِ ولا تُکلانَ إلّا عَلَیهِ . (6)

.

1- .المؤمنون : 115 .
2- .القمر : 49 .
3- .نهج البلاغه : الخطبه 195 ، بحارالأنوار : ج 77 ص 314 ح 15 .
4- .وهَدَیناهُ النَّجدَینِ : النَّجدُ : المکان الغلیظ الرفیع ، فذلک مَثَلٌ لطریقی الحقّ والباطل ، والصدق والکذب ، والجمیل والقبیح (مفردات ألفاظ القرآن : ص 791 «نجد») .
5- .البلد : 8 10 .
6- .تحف العقول : ص 274 ، بحارالأنوار : ج 78 ص 131 ح 1 .

ص: 99